-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

۳ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است


عشق از دست رفته، هنوز هم عشق است. 

فقط شکلش عوض می شود، همین. 

دیگر نمی توانی لبخند عشقت را ببینی یا برایش غذا ببری یا موهایش را نوازش کنی و یا با او برقصی. 


اما وقتی این حس ها ضعیف می شوند، حس های دیگر قدرت می یابند. 

خاطرات. خاطرات شریکت می شوند . 

تو آن را غذا می دهی. بغلش می کنی. با آن می رقصی . زندگی باید به پایان برسد ولی عشق نه ...


  • آنای خیابان وانیلا

به خدای ناشناخته | جان اشتاین بک

پنجشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۱۶ ب.ظ
*...وقتی آنجا نشستم به درون صخره رفتم. نهر کوچک از من جاری بود و من صخره بودم و صخره... من بود, نمی دانم.. صخره قوی ترین و عزیزترین چیز دنیا بود...


*"خوانیتو, گوش کن. ابتدا این زمین بود. بعد من آمدم تا زمین را تماشا کنم. حالا زمین تقریبا مرده است. فقط من و این صخره باقی مانده ایم. من زمین هستم "


  • آنای خیابان وانیلا

Leo Tolstoy | Anna Karenina

سه شنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۰۸ ب.ظ

“All happy families are alike; each unhappy family is unhappy in its own way.” 

  • آنای خیابان وانیلا