شاهزاده و سانتا مانیکا
آن زمان ها که دانلود کردن مد نبود،
یعنی به دلیل داشتن سیستم ذغالی و اینترنت ذغالی و کلا تکنولوژی ذغالی دانلود کردن آنقدر آسان نبود،
اگر از یک آهنگی وسط یک فیلم یا بازی یا سریال خوشمان می آمد، باید همان تکه اش را ضبط میکردیم یا مثلا بازی مورد نظر را صدبار تمام میکردیم که باز بتوانیم آهنگ تیتراژ پایانی اش را بشنویم.
تا جایی که یادم میآید، اولین تجربه ام در این مورد برمیگردد به انیمیشن Lion king.
این انیمیشن یکی از کارتون های محبوب من بود و روی برچسب نوار وی اچ اس قرمزش، با خودکار اکلیلی صورتی نوشته بودم "شیرشاه"، و روزهایی که مشقهایم را زود تمام میکردم می توانستم بروم و تماشایش کنم.
یک آوازی درش داشت آنجا که سیمبا و نالا، آن پرنده ی رنگیرنگی بخت برگشته را مچل می کردند و رفتند پی عشق و حال خودشان شروع می کردند به خواندن و من بسیاااار این آواز را دوست داشتم. و با اینکه متوجه هم نمی شدم اما هربار چندین و چند بار دکمه ی >> دستگاه ویدیوی مشکی را میزدم که باز برگردد به اول همان آواز.
چند روز پیش به طور اتفاقی، شیرشاه را بین انیمیشن ها دیدم و هوس کردم تماشایش کنم... و میدانید؟ هنوز هم برایم لذت بخش است.. هنوز هم ساندترک ها و آهنگ هایش برایم زیباست اما حالا دیگر مجبور نیستم خود فیلم را عقب جلو کنم... و به نزدیک ترین دانلود سنتر موجود مراجعه کردم و بعد از دانلود این آهنگ خاطره انگیز، حالش را بردم.
این اتفاق در مورد بازی resident evil 3 و فارنهایت Fahrenheit هم افتاد،
عاشق تیتراژ پایانی شان شده بودم و بارها به اتمام رساندمشان فقط و فقط برای همین. با اینکه چیز خاصی هم نبود. اولی یک تم پیانوی ساده بود و دومی یک آهنگ راک معمولی از یک بند معمولی..
و فیلم ها و بازی ها و سریال های دیگر که الان اسکور همه شان، میان آلبوم هایم هست و سالی یکبار هم به سراغشان نمی روم.
انگار مزه اش به همین بود که آدم داغ داغ گوششان کند و اینطوری اصلا... اصلا آن حسی که آن زمان به آنها داشتم را درک نمی کنم..
شاید هم، بعضی چیزها بهتر است در حد همان خاطره بمانند،
و اگر با نبش قبر خاطرات بخواهیم دنبالشان بگردیم، ممکن است به چیزهایی بر بخوریم که خیلی خوشایندمان نباشد...
تیتراژ پایانی بازی Fahrenheit: indigo prophecy
Santa Monica / Theory of a DeadMan
- ۹۵/۰۳/۰۵