در و دروازه!
پنجشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۴، ۰۴:۳۵ ب.ظ
امروز روزی است که گوشی چپ هندزفری م شکست و از این به بعد باید داستانها را با یک گوش بشنوم.
و اینکه خیلی حس خوبی به این قضیه ندارم,
چون وقتی فقط یک گوش آدم مشغول است, امکان اینکه همه ی آن کلمات تجمع و دست به یکی کنند و همه باهم از گوش دیگر خارج بشوند زیاد است و در نتیجه انگار نه انگار آدم مشغول گوش کردن چیزی بوده یا هست.
فقط یک سری صداهای موهوم که میایند و می روند و آدم نمی فهمد کدامشان چی بودند و کی بودند یا که اصلا چی می خواستند بگویند..
درست مثل وقتهایی که دارد به سخنرانی بعضی دوستان گوش می دهد
- ۹۴/۰۸/۲۸