نان حلال
فرض کنید شما با آقای x در سازمان yکار دارید:
شما: ببخشید آقای ایکس نیستن؟
همکار بغل دستی آقای ایکس: الان ااینحا بود... پن دقه دیگه میاد
1 ساعت بعد...
شما: ببخشید آقای ایکس تشریف نمیارن؟
همکار بغل دستی آقای ایکس با تکان دادن سر: میاد میاد
2 ساعت بعد:
همان دیالوگ ها
و بعد از سه ساعت و نیم معطلی,, در حالی که با عجله دارید از سازمان مربوطه خارج می شوید,
آقای ایکس در مقابل چشمان ناباور شما با زانتیای نقره ای از پارکینگ بیرون می زند و میپیچد توی خیابان کناری و بعد از چند دقیقه کلا محو می شود..
و یک هفته به همین منوال پیش می رود که, یکی از همکاران آقای ایکس شما را یک گوشه گیر می آورد و میگوید که خودتان را خسته نکنید, فرد مربوطه کلا تو پیچ است...
و فقط نیم ساعت در روز منت می گذارد بیاید اینجا و کار ملت بخت برگشته را انجام بدهد, و تازه آن ساعت هم مشخص نیست.
هروقت حضرت آقا میلشان بکشد.
داشتم فکر می کردم,
چرا وقتی صحبت از کم فروشی می شود فقط یاد سبزی فروش محلمان می افتیم..
- ۹۴/۰۵/۰۸