چـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلّه
یک کارهایی هستند که اصلا سخت نیستند,
هیچ هزینه ای هم برای آدم ندارند اما وقتی می خواهی انجامشان بدهی هی نمی شود.
به خودت می گویی فردا صبح که بیدار شدم انجامش می دهم. همین الان که وارد اتاق شدم انجامش می دهم. به محض اینکه رسیدم خانه انجامش می دهم.
اما نمی دهی.
همیشه یک چیز دیگری پیش می آید و نمی شود.
حالا از اصطلاح شیرین "از شنبه" که بگذریم, اما بعضی کارها واقعا نمی شود که بشوند.
و این نشدن خیلی اعصاب آدم را به هم می ریزد. بیشتر به خاطر اینکه هیچ کاری برای آدم ندارند و نمی شوند.
مامان اینجور وقت ها می گوید به فلان کار چله افتاده.
و من از اینکه یکی از چله افتاده های این روزهایم چله اش شکست شدیدا خوشحالم.
از اینکه بلاخره این مورد هم تیک دار شد ^_^
به امید تیک دار شدن هرچه زودتر موارد بالایی و پایینی...
+چقدر آن 02 کنار پست ترسناک است.
به این فکر کردم که تا چشم به هم بزنم 02 تیر می شود 20 تیر و مرداد و شهریور و آبان و اسفند و باز تیر و مرداد و شهریور....
و تیرها و مرداد ها و شهریورها..
- ۹۴/۰۴/۰۲