-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

از دیگران

يكشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۲۵ ق.ظ

هر کدام از ما سه موجود هستیم . 

یک وجود شیئی داریم که همان جسم ماست ، یک وجود روحی که همان آگاهی ما و یک وجود کلامی یعنی همان چیزی که دیگران درباره ی ما می گویند . 

وجود اول یعنی جسم ، خارج از اختیار ماست . 

این ما نیستیم که انتخاب می کنیم قد کوتاه باشیم یا گوژ پشت . بزرگ شویم یا نه ، پیر شویم یا نشویم ، مرگ و زندگی ما در دست خود ما نیست . 

وجود دوم که اگاهی ماست ، خیلی فریبنده و گول زننده است : یعنی ما فقط از آن چیزهایی که وجود دارند ، آگاهی داریم . 

از آنچه که هستیم . می توان گفت آگاهی قلم موی چسبناک سر به راهی نیست که بر واقعیت کشیده شود . 

تنها وجود سوم ماست که به ما اجازه می دهد در سرنوشتمان دخالت کنیم . به ما یک تئاتر ، یک صحنه و طرفدارانی می دهد .



*او قربانی عصر ماست. 
بهتر بگویم قربانی خطابه‌ای که عصر ما به آن متکی است. 
به ما می‏‌گویند که ظاهر مهم است، پیشنهاد می‏کنند  که اموال زیادی خریداری کنیم و چیزهای جدیدی را که به بازار می ‏آید 
بخریم و یا ظاهرمان را بهتر کنیم، لباس‏هایمان را، رژیم عذایی‏مان را، 
طرز آرایشمان را، وسایلمان را، اتومبیلمان را، محصولات زیبایی را، 
محصولات سلامتی را و موقعیت اجتماعی‏مان را. 
می‏گویند به سرزمین‏های دور سفر کنیم، عمل‏های جراحی کنیم. من حدس می‏زنم که آدام هم مثل بسیاری از مردم در این دام افتاده. 
بی ‏شک او وقتی نمی‏توانست در بین این چهره ‏های گوناگون، چهره خودش  را به نمایش بگذارد، احساس بدبختی می‏کرد...


زمانی که یک اثر هنری بودم/اریک امانوئل اشمیت
  • آنای خیابان وانیلا

نظرات (۸)

وسوسه شدم کتابش رو بخونم!
پاسخ:
منکه خوشم اومد 
از امانوئل اشمیت، مهمان سرای دو دنیاش رو خوندم و لذت بردم. توی برنامه ام بود این کتابش رو هم بخونم، بدجور به هوس انداختی منو آنای جّان :)
پاسخ:
من نخوندم اونو :/ بیا عوض :))
عالی بود این پست!
پاسخ:
ممنان 
یاد باشگاه مشت زنی افتادم
پاسخ:
همچین دیالوگی داشت؟
یادم نیس :/
من خرده جنایت های زناشوهریش رو خیلی دوست داشتم.
پاسخ:
قراره بخونمش اونم :دی
نه اما پاراگراف آخر قرابت محتویایی با بخشی از اون داشت

:(( ما کارهایی رو انجام میدیم که ازش متنفریم تا با پولش چیزهایی رو بخریم که بهشون  نیاز نداریم و در نهایت  باهاش آدمایی که ازشون بدمون میاد رو راضی نگه داریم  و ......
پاسخ:
اهاااا 
میگم مشابه اینو یجا شنیده بودم.
ممنون از روشن سازی :دی
نظرت درمورد رمان عقاید یک دلقک چیه؟ خوندییش؟
پاسخ:
اوهوم. خوبه
توصیفات جناب بل رو کلا دوست دارم خیلی.
مای کایند آو توصیف می نویسه اخه :))
ولی من وجود دوم رو ترجیح میدم
پاسخ:
ترجیحی ک نیست، تو هممون هست این
ینی من اینطور متوجه شدم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">