-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

once when Stars Gone Out

يكشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۱۵ ق.ظ
دوران راهنمایی, یک راننده سرویسی داشتیم به اسم آقای زمانی.
مرد سن داری که آهنگ مورد علاقه اش حمومی آی حمومی بود با ابیاتی به این شکل:

حمومی آی حمومی لنگ و قطیفه‌ام رو بردن
لنگ و قطیفه جهنم, تاج طلا رو بردن!


حالا این وضع ماست.

چیزهایی که دزد غیر محترم دیشبی بلند کرده و درحال حاضر دارد حال می نماید را ما کم کم داریم کشف می کنیم. تا دیشب فقط در و کنسول و ضبط و کت کتان بابا بود, و امشب عینک دودی و چند قلم وسیله ی دیگر هم به این لیست اضافه شد.
من آرزوی قلم شدن دست یا زیر تریلی رفتن فرد مذکور را نمی کنم, اما امیدوارم اگر این کار فقط و فقط از روی نیاز آن هم برای یک شب انجام داده, خدا بیشتر از حد نیازش به او بدهد. اگر هم که کلا کارش این است... فقط هدایت..


امشب, بعد از مدت ها می شود چند ستاره در آسمان دید.

خوشحالیم :)

  • آنای خیابان وانیلا

نظرات (۲۵)

خونتونُ دزد زدهههههه ؟! o__0
امیدوارم چیزایی که برده به همینقدر ختم بشن....



+ امشب اینجا هم بارون اومد... آسمون تمیزتر شده و ستاره ها نمایان تر :))
پاسخ:
نه ماشین رو :(
منم هم :( به لیوان چینی منم رحم نکرده حتی :|

  • جولیک جولز
  • دفعه آخری که اسباب کشی کردیم، یه کیس از بین اون همه کارتن رو ازمون زدن. توش کل وسایل میز توالت مادرجان بهار بود، مثلا ساعت عروسیش و گل سر های مورد علاقه ش که مرحوم باباش از مکه آورده بود براش.
    من به شخصه معتقدم دزده از سر نیاز هم این کار رو کرده باشه، باید بمیره. بیشعور.
    پاسخ:
    هر دزدی ای که نه.... بعضی چیزا واقعا ارزش معنویشون خیلی بیشتره ..
    ای خدااااا کی بشه این دزدی وربیفته؟! :|

    ولی امیدوارم هدایت بشه و توبه کنه...
    پاسخ:
    ینی واقعا می شه یه روزی دیگه دزدی وجود نداشته باشه؟ میشه؟؟
  • الهه سالاری
  • آفرین ب این روحیه ی بزرگ منشانه ات
    پاسخ:
    ممنون [آیکون غرق در خجالت]
  • یکی دیگر
  • :(
    پاسخ:
    :(
  • فاطیما کیان
  • گفتی دزد یاد چند میلیونی افتادم که توی یک شب از خونمون دزدیدن ...خیلی خاطره ی بدی شد ...
    پاسخ:
    ای وای..... 
    معذرت ک خاطره ی بدت رو یادت آوردم :(
    یاد یه جوک افتادم:/
    پاسخ:
    جوک؟ :|
  • مترسک ‌‌
  • خدا هدایتش کنه :|
    پاسخ:
    انشالله 
  • پری بانو
  • خوشحالیم که خوشحالید :)
    پاسخ:
    متچکر ^_^
    از چه بعد معنوی ای به قضیه نگاه کردی! حالا واقعا کت و عینک رو باید می برد؟؟!
    پاسخ:
    تازه عینک دودیه هم طبی بود :|
    ینی عملن نمی تونه خودش ازش استفاده کنه 
  • دکتر سین
  • دزدگیر نداشته مگه ماشین؟!
    یاد ژان‌والژان و اون پدر روحانیه افتادم! خخخخ
    + حمومی آی حمومی خیلی باحال بود. مامان خانوم و آقای برادر لایک فرموده، مقرر فرمودند مراتب لایک را ابلاغ بنمایم حضور عنبرتان! :)
    پاسخ:
    خیر دزدگیر نداره :| صدساله قراره براش بذاریم نمی شه هی

    +اون حمومیه ک راننده سرویسمون می ذاشت ورژن مدرنش بود :)) 
    به مادر و برادر سلام برسانید و بفرماعید لایک به مرامشان :)
  • فانتالیزا هویجوریان
  • وااای انسان هم انقدرررر با کمال و قانع و مهربان؟؟؟؟؟؟؟؟

    خیلی خوبی تو!!
    من یه گوشی نوکیا6300 داشتم و شیش سال ازش کار کشیده بودم و ترکیده بود رو دزد زد کلی آه نفرینش کردم و الان مطمئنم به خاک سیاه نشسته! :))))))))))
    پاسخ:
    ما هم فحش دادیم به اندازه ی کافی, آخرش ک دیدیم کاری از دستمون برنمیاد دیگه دست به هدایت برداشتیم :))

    +:))) 
    گوشی فرق داره تمام زندگی آدم توشه :|
  • مــــــــ. یــ.مــ
  • :-|
    دلم ریخت 
    تو سالمی؟
    :-/
    ای جااان دلشو 
    دعای هدایت میکنه :-**
    پاسخ:
    بلی ^_^
    ببخچید یهویی بستم رفتم :(
    ولی من همیشه در حد قلم شدن دستش آرزو میکنم :دی
    پاسخ:
    باقی اعضای خانواده این دعا رو کردن, بسه براش :-/
    خیلی از این دزدا کارشون از هدایت هم گذشته 
    شدن سابقه دار و ....
    حالا تا یه مدت هرچی رو پیدا نکنید ، با خودتون میگید حتما کار دزده بوده :))))

    پاسخ:
    همون سابقه داره هم بلاخره ممکنه هدایت بشه و توبه کنه..
    درسته مال آدمای زیادی رو برداشته و نمی تونه جبران کنه, اما اینکه مال آدمای بیشتری رو برنداره هم خودش خیلیه

    +دقیقا :| 
    یه دسته کیلید هم گم شده بود نسبتش دادیم به آقای دزد, بعد دیدیم زیر صندلی افتاده بوده
    الهی قطار از روی دزده رد بشه با همه ی چرخ هاش.
    پاسخ:
    اون بدبخت یه جرمی کرده, ولی آدمه هاااا :-/
    پس تاج طلاتو بردن!! در ماشین چقد خرج برداشت؟

    + یعنی احسنت به این حس که یکی دو روز بعد این ماجرا می شینی از دیدن ستاره ها توی آسمون تمیز لذت می بری D:
    پاسخ:
    در ماشین رو پدر با روزنامه درست کرد :| اونم با یک روش اعجاب انگیز!
    البته با کمک دوست باتجربه ش که هر چند روز یبار همچین بلایی سر ماشینش میاد :-/

    +خیییلی کیف داشت آسمون تمیز عاخه!
    یه سری هم یه وسیله ای که پر از وسیله بود رو از ما دزدیدن ؛
    بعد ما تا چند ماه تازه داشت یادمون می اومد توش چیا بوده !
    پاسخ:
    ای وای...
    امان از گمشدن و دزدیده شدن اون وسیله های پر از وسیله  :-/
    روزنامه؟! یعنی چی؟! توی روزنامه گشت دنبال تلفن صافکاری؟ :دی
    پاسخ:
    نه از روزنامه استفاده ی فیزیکی کردن :-/
    دقیقا نمی دونم چجوری اما صاف کردن در رو دیگه
    نمیدونم چرا تو ذهنم این بود" حمومی آی حمومی لیف و سنگ پامو بردن/لیف و سنگ پا جهنم اون یکی چیزا رو بردن:)))))))))) " ایا خواننده ی دیگری به این صورت خوانده؟:)))
    پاسخ:
    آره یکی مدرنشو خونده بود ک یادم نیس کی بود. دنبالشم گشتم اما این رو دوس تر داشتم ^_^
    تجربه ی دزدی اسباب خونه رو نداشتیم خداروشکر.. اما چندسال پیش که ماشینمونو دزدیدند، به فاصله ی چند ماه پیدا شد.. نمیدونم امکان پیدا شدن لوازم دزدیده شده چقدره .. ولی برای آرزوهای تو آمین! مخصوصا اینکه همه آدما راهشونو پیدا کنن .... راه درستو ...
    پاسخ:
    ممنونم..
    آمین!
    ضمنا آهنگ حمومی آی حمومی رو که اسم بردی بلافاصله یاد مرحوم مرتضی احمدی افتادم ... چقدر این آهنگای قدیمی رو زیبا اجرا میکرد... حیف اون صدای دلنشین که حالا بینمون نیست...
    پاسخ:
    خیلی حیف... خدایش بیامرزد
    یا خدااا:| 
    تو چرا عین مامانم فکر می کنی:/؟ من الان این پست رو خوندم.
    من کلا از دزدا متنفرم...متنفررر اونا خاطرات آدم رو که می دزدن هیچ، حس امنیت آدمم می دزدن تا ابد... من خیلی می ترسم از تنهایی صرفا چون بارها دزد وارد خونمون شده و یکی از کابوسامو که دزد اومده و بهم حمله کرده!!!
    پاسخ:
    مسلمن هیچکس از دزدا خوشش نمیاد... چه اونایی ک ضرر مالی می زنن یا روحی یا حتی آدمایی ک در قالب دوست میان تو زندگی آدم و بعد از دزدیدن یه سری احساسات و عواطف که بنظرم این دسته آدما خیلی بدتر از اولی ن... باز اون اولی شاید از روی نیاز اما اینا...

    +ای جانم می دونم چی می گی :(
    یکی از دوستای منم اینطوری شده بود با خواهرش تنها بودن همچین اتفاقی افتاده و تا یه سنی کلا از همه ی مردا می ترسید
    ماجرای دزدی از خونه ما ماجرایی بود..  شاید یه روز بنویسمش .   دزدی مسلحانه !!!! 
    پاسخ:
    وای.... :-/////////
    مسلحانه خیلی کابوسه ک
    :(
    پاسخ:
    :(
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">