-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

قوم هایی که فقط گاهی! عزیزند...

يكشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۴، ۱۱:۳۹ ق.ظ

همه ی ما در دوران تحصیل کتابی همراهی مان می کرده با طول و عرض متفاوت از بقیه کتابها که رویش با فونت درشت نوشته شده بود  "جغرافیا"، و درش کمابیش راجب  ویژگی اقلیم ها و تفاوت فرهنگ و معماری آنها گفته شده, و استفاده ای که معمولا از این اطلاعات می کنیم این است که به این تفاوت اقلیم و فرهنگی می بالیم.

البته کاربردهای دیگری هم دارد مثل شوخی افراد ساکن یک اقلیم با افراد ساکن اقلیم های دیگر و گاهی زیر سوال بردن یک فرهنگ خاص و بزرگ نمایی آن جهت خوشمزگی در جمع و اینکه دیگران فکر کنند ما چقدر باحالیم ,یا وقتی از کسی خوشمان نمی آید دقیقا انگشت بگذاریم روی قومیت ش و با جمله ی "فلانی ای ها همه شون همینطورن. ایششششش" خودمان را نشان بدهیم.


سوالی که پیش می آید این است که آیا ما واقعا می دانیم چرا "فلانی ها" به همچین ویژگی یا ویژگی هایی متهم شده اند؟

دوست عزیزم مگهان چند روز پیش پستی در این رابطه نوشته بود با مضمون اینکه "واقعا چرا ما اینطوری هستیم" ,

و من در حد اطلاعات خودم به عنوان کسی که چندین سال معماری خوانده و نیمچه آشنایی با تاریخ و فرهنگ و جغرافیا دارد چیزهایی برایتان می گویم.

شما هم اگر اطلاعات خاصی دارید در کامنت ها بگویید, باشد که به نتیجه ی خاصی برسیم.



اقلیم


 بنا بر تقسیم بندی کوپن  ,اقلیم ایران به 7 دسته تقسیم می شود که دکتر حسن گنجی بر اساس آن, تقسیم بندی دیگری ارائه نموده که کاربردی ترین و ایده آل ترین وقابل استفاده ترین تقسیم بندی اقلیمی ایران در معماری می باشد، به صورت زیر:

1_ اقلیم معتدل و مرطوب (سواحل جنوبی دریای خزر)

2_ اقلیم سرد و کوهستانی (کوهستانهای شمال غربی و غرب ایران)

3_ اقلیم گرم و خشک (فلات مرکزی ایران)

4_ اقلیم گرم و مرطوب (سواحل جنوبی ایران)


در معماری سنتی ایران, اقلیم یک منطقه مهمترین نقش را در معماری و مسلما فرهنگ آن منطقه دارد,

مثلا در اقلیم معتدل و مرطوب, به علت رطوبت زیاد خانه ها به این فرم ساخته می شدند: خانه معمولا روی چند پله بنا می شود (برای جلوگیری از تاثیر رطوبت بالای خاک بر کف)،   برای راحت تر صورت گرفتن تهویه ی طبیعی, ساختمان در وسط قرار گرفته و از چهار طرف تراس کشیده می شود و خانم یا خانم های خانه برای فرار از گرما و رطوبت معمولا کارهای روز مره شان را در حیاط یا تراس انجام می دهند, و در همان حال هم با همسایه ها و اهل محل احوال پرسی دارند.

در این اقلیم معمولا زن و مرد پا به پای هم و در کنار هم کار می کنند به همین دلیل روابط راحت تر است.


اما در سرزمین های مرکزی تر با اقلیم گرم و خشک, معماری کاملا متفاوت است. خانه ها معمولا به چند بخش (بیرونی و اندرونی) تقسیم می شوند و برای جلو گیری از آزار گرما, از دیوارهای بلند با قطر زیاد استفاده می شود, که بجز در هیچگونه بازشو ای به بیرون ندارد. پس طبیعی است که بر خلاف اقلیم معتدل, افراد رهگذر هیچ دید مستقیم و غیر مستقیمی به خانه و اهل خانه ندارند.

ساختمان اصلی  به دو بخش تابستان نشین و زمستان نشین تقسیم می شود,  قسمت تابستان نشین سقف گنبدی دارد که بر اساس ویژگی فیزیکی هوای گرم و سرد (هوای گرم سبک است و به سمت بالا حرکت می کند, و هوای خنک سنگین جایگزینش می شود) ساخته می شود.

در این اقلیم خانم ها فقط کارهای داخل خانه را انجام می دهند تا مجبور نباشند در گرمای سوزان  بیرون بروند, و کارهای بیرون از کسب گرفته تا خرید مایحتاج همگی با مردان خانواده است.


در دوره ای که ارتباطات و وسایل نقلیه به این پیشرفتگی نبود شخصی را تصور کنید که از اقلیم مثال دوم به اقلیم مثال اول سفر می کند, و با مشاهده ی خانه هایی که فقط یک حصار دورشان است و زنانی که موقع شالیکاری پایین دامن یا شلوارشان را بالا می زنند انگشت حیرت به دهان می گیرد, بعد به شهر خودش می رود و داستان ها در مورد بی غیرتی مردان آن شهر می گوید که زنانشان تمام این کارها را می کنند و آنها خم به ابرو نمی آورند.

و همینطور افرادی با یک فرهنگ خاص به شهرهای مختلف سفر می کنند و چیزهایی می بینند که برایشان عجیب است و اینطور برداشت می کنند که مردم فلان شهر همه شان فلان طورند و هنوز هم با وجود اینهمه پیشرفت تکنولوژی و ادعای داشتن تحصیلات, خیلی از مردم همچنان به همان طرز فکر شدیدا پایبندند.


سیاست


از همان زمان های خیلی قدیم, وقتی که دولتمردان می خواستند کسی را محبوب یا مطرود کنند, افرادی را به میان جمع های مردمی می فرستادند تا از آن شخص بدگویی تا تعریف کنند, و اینگونه می شد که ممکن بود یک شخص بیگناه متهم, یا یک فرد بی لیاقت, عزیز بشود.

این سیاست در ایران, در دوره ی پهلوی آنقدر پررنگ می شود که حکومت برای محکم تر کردن پایه های سلطنت خود, از تفرقه اندازی بین اقوام برای جلوگیری از اتحاد آنها استفاده می کند از همان دوره بود که جک هایی ساخته و بین مردم پخش می شود با موضوع اهانت یا زیر سوال بردن اقوام مختلف (اینجا را بخوانید


تاریخ


در دوره ی قاجار،  زن هاحق رفتن به مدرسه را نداشتند. اولین مردمانی که به دختر هایشان اجازه درس خواندن دادند رشتی ها بودند. وقتی این خبر به انگلیسیها رسید آنها سعی کردندجهت جلوگیری از رشد سواد این تصور را رواج دهند که : "رشتی ها چقدر بیغیرت هستند که دخترانشان را به مدرسه میفرستند!!"


در همان دوره, بعد از به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه، تبریزی ها قیام کردند. شهر توسط شاه و استعمار انگلیس محاصره شد 6 ماه تمام شهر در محاصره بود. قحطی و کمبود غذا بیداد میکرد. اما مردم میهن پرست تبریز تسلیم نشدند. 

پیغام مردم شهر به محاصره کنندگان این بود: غذا تمام شده عیب ندارد یونجه میخوریم، یونجه هم تمام شود برگ درخت می خوریم ولی تسلیم نمی شویم. و همه جا پیچید که ترک ها خر شدند...





نتیجه اینکه تمام اینها حاصل "بی سوادی" و "نداشتن علم" مردم بوده و هست.

در دوره ای که هرکداممان حد اقل یک عدد تکنولوژی روز دستمان است و هروقت اراده کنیم می توانیم به آن سر دنیا برویم,, که هرکدام از ما ادعای تحصیلات عالیه داریم و یک مدرک دهن پر کن که چشم تک تک فامیلات دور و نزدیک را درمی آورد,

پایبند بودن به این طرز فکر سطحی, دقیقا این را القا می کند که تحصیلات و مدرکمان به درد خودمان می خورد و عملا با یک فرد بی سواد هیچ فرقی نداریم.

والسلام!




پ.ن: به تنی چند از دوستانی که عمومی و خصوصی پرسیده اند که:

آیا این کسی که با اسم "آنا" کامنت می گذارد من هستم؟

نخیر من نیستم :|

  • آنای خیابان وانیلا

قومیت گرایی

نظرات (۱۸)

بسیار عالی و آموزنده بود 
خیلی از این چیزا رو که گفتی نمی دونستم !
اگه یاد بگیرم به اختلافات هم نه به دید تحقیر بلکه احترام نگاه کنیم مشکل میشه
پاسخ:
یه درصدی از ماجرا..
  • مترسک ‌‌
  • حقیقت محض... حقیقت تلخ...
    پاسخ:
    ...
  • هولدن کالفیلد
  • میدونی، اینجا از اون جاهاییه که من نمیتونم هیچی بگم، چون اولا با موضوع موافقم و وقتی بیام تاییدش کنم، میشم مثل اینهایی که از بیرون به همه چیز نگاه میکنن، دوما خود من هم از مردمان شهری بدی دیدم و  - سوها یا عمدا - گاهی در موردشون بد گفتم، که خب رفتار زشتیه و نشون میده من هم با همه سعی در روشنفکریم!!! گاهی عصبیت نشون میدم!
    پس سکوت میکنم!
    این آنا که اخیرا داره کامنت میده تویی رییس؟ :|
    پاسخ:
    اخیرا ک کامنت نمی ده,
    اما اخیرا خیلی از من می پرسن که منم یا نه :|
    خیلی پست خوبی بود. ممنونم آنا 
    پاسخ:
    مرسی ک وقت گذاشتی :)
    این پست خیلی خوب بود. یادش بخیر یه ناظمی داشتیم که از روی دنباله فامیلی من پی به قومیتم برد مدتی گذشت دخترش با خواهرم همکلاس شده بود و هرروز خواهرم رو به نوعی تمسخر می کرد و می گفت:« مادرم گفته شما لرا...»
    خلاصه ما مجبور شدیم کلاس خواهرم رو عوض کنیم من هم بعدا خلاف قانون کلی زندگیم به ناظممون هیچوقت سلام نکردم.
    نمیدونم چرا ولی میل شدیدی به تحقیر همدیگه داریم. کار از شوخی و جوک گذشته...
    پاسخ:
    یه سری آدما کلا لذت می برن از تحقیر دیگران.
    حالا یه بهونه م دستشون بیاد دیگه هیچی..

    قابل تامل بود بسی....

    تا حالا از این دید نگاهش نکرده بودم.

    ولی خداییش همش هم این نیستاااا ...

    پاسخ:
    همه ش که همین نیست,
    اما اینها موارد خیلی مهمیه
  • نفس نقره ای
  • من نمیخوام قومیتی رو محکوم کنم! ولی تفاوت فرهنگی و رفتاری تو کشور ما البته حتما بقیه کشور هام همینطوره- زیاده! ولی این که سختِ زندگی کردن مردم اهلِ یه شهر تو یه شهر دیگه قطعا طبیعی نیست!
    پاسخ:
    می دونی, جدای تفاوت فرهنگی, تعصب خیلی خیلی زیاده تو ایران. اینکه دیگران رو خیلی ساده قبول نمی کنن و فک می کنن فقط خودشون خوبن.
    و گاهی اوقات دقیقا همینه که کارو سخت می کنه..
  • علی موسوی
  •  خیلی خوب بود اصلا از بچه های مهندسی این دید انسانی و تحلیلی رو توقع نداشتم  .. 
    پاسخ:
    :| بچه های مهندسی؟؟؟!!!!

    من اینهمه ور زدم که بگم انقدر دسته بندی نکنید. اگرم می کنید با دسته بندی قضاوت یا رفتار نکنید.
    هیچی دیگه, مرسی


    من خیلی وقته به این نتیجه رسیدم آدم در قبال جکهاو مطالبی که کپی می کنه و میفرسته مسٸوله و واسه همین کلا هرچی جک قومی قبیله ای و تمسخر و کوچیک جلوه دادن زحمات یه نفر و خلاصه دیگه کپی نمی کنم.
    ولی آدم چرا دروغ بگه همین جکهای قومی رو میگم گرچه کپیشون نمی کنم ولی لامصب اجتناب ناپذیره نخندی خوب!! بعضیاشون خیلی خنده داره !! 
    الان به نظرت زشته?!

    پاسخ:
    خب جک ن دیگه, ساخته شدن آدمو بخندونن.

    بهرحال همینکه بازنشر نشن خودش خیلیه
  • خارج ازچارچوب
  • سلام.
    خیلی ممنونم،به اطلاعاتِ مفیدم محتوای مهم و کاربردی اضافه کردید.بطور ویژه،نکته‌های مربوط به معماری،واقعا خوب بودن!

    بنظرم خیلی وقته متوجه شدیم مسخره کردن قومیت‌ها هیچ صورت و اثر خوشی نداره،
    ولی همچنان توی مقابله باهاش ضعیفیم و منقلب.
    پاسخ:
    اگر هرکسی واقعا از خودش و اطرافیانش شروع کنه... میشه

    +اون قضیه تصییح شد, ممنون :)
    واقعا توجه نکرده بودم بهش
    خیلی هم عالی. خوشم اومد. این حس خود برتر بینی همیشه مانع بزرگی بوده برای رشد آدمها. کاش کمتر دچارش بشیم. اصلا کی گفته شیوه زندگی ما از بقیه بهتره.  آدمها فقط با هم فرق دارن این دلیل برتر بودن یک گروه و تحقیر گروه دیگه نیست. کاش یک روز هممون بتونیم با وجود تمام تفاوتهامون به همدیگه احترام بگذاریم. آمین!
    پاسخ:
    دقیقا. خودبرتر بینی. و اینکه اگر کسی شبیه ما نیست ینی بده
  • علی موسوی
  • خخخ واقعا کامنت   من حکایت  قصه حسین کرد و بالخره لیلی مرد بود یا زن رو داشت .... البته من این نظرو گفتم ببینم به نکتش پی میبیرید که همینطورم شد
    پاسخ:
    :-/
  • شیمیست خط خطی
  • خیییلی تحلیل خوبی بود :))
    پاسخ:
    مرسی ^_^
    با حال بود اگر چه جاهاییش نیاز به بحث داره. (مثل اون قسمت "انگلیسی ها تا فهمیدن ....") ولی بیخیال. ببین این نکته رو باید در نظر گرفت حتما. تبعیض گذاشتن بده. حالا میخواد توسط هرکسی انجام بشه. چه وقتی تو یه شهر مثله تهران هستی و مردمش بقیه رو با برچسب شهرستانی بودن تقسیم میکنن. چه تو دانشگاه تو یه استانی غیر تهران باشی و اونجا بهت بگن تهرانیا کلاهبردارن و...
    اگه تو امریکا یه پلیس دو تا سیاه پوست رو میکشه و ملت میریزن تو خیابون بر علیه تبعیض, اگه تو افریقا هم پلیس یه سفید پوست رو بزنه مردم باید بریزن بیرون بر علیه تبیعض؟ 
    یا اینکه ما تصور کنیم مسلمونیم و بقیه کسایی که مسلمون نیستن باید بمیرن و هر بلایی سرشون بیاد خواست الهی بوده. همونطور که اگه یکی تو فرانسه از تحصیل دخترایه محجبه جلوگیری میکنه, داره تبعیض ایجاد میکنه به همون اندازه هم مسلمونی که تفکر غالبش نابودی غیر مسلموناست دچار تبعیض شده.
    ما ها متاسفانه معمولا یه طرف قضیه رو میبینم.اونم دقیقا طرفیه که رسانه ها شوتمون میکنن سمتش.

    پاسخ:
    هیچکس نمی تونه انکار کنه سیاس بودن اینگیلیسی هارو و کارایی که تو اون دوره و دوره های دیگه کردن رو... هیچوقت هم خودشون وارد عمل نمی شدن و نمی شن و نخواهند شد, و بیشتر اوقات از همون روش "سیاسی" که توضیحشو دادم استفاده می کنن.

    من به رسانه ها کاری ندارم,
    اینکه ما فک کنیم فقط خودمون خوبیم و بقیه بدن, حالا در هر مقیاسی. چه خانوادگی, چه فامیلی, شهری, کشوری, و .... بده.
    بد بد بد بد.
    اقا این خیلی خوب بود. من نمیدونستم خیلیاشو، بسی ممنان :)
    فقط کافیه تفاوت هامونو بپذیریم...
    پاسخ:
    مرسی 0_^
    شما الان دارید سنت شکنی میکنید;
    رو چه حسابی بین اینهمه پستِ شر و ور(که من و امثال من میذاریم) یه همچین پستی میذارید؟ هان؟

    +( الان تعریفم رو در قالبِ انتقاد عنوان نُماییدم:| )
    پاسخ:
    خیلی ممنان :دی
    معمولا آدم هایی که در وجودشون حس خلا دارن سعی می کنن با تحقیر دیگران همون خلا رو در آنها هم به وجود بیارن تا همه رو شبیه و اندازه خودشون ببینن!
    دسته بندی قومیتی...می دونی خوزستان به خاطر موقعیت خوب شغلی که داره از شهرهای مختلف ساکنش هستن برای همین مردمش با هم صمیمی رفتار می کنن تا اختلافات و تفاوت ها کمتر مشکل ایجاد بکنه...یک جور همزیستی مسالمت آمیز دارن...این از دیدگاه آدم های ناآشنا با این فرهنگ بی قیدی و بادی به هر جهت بودن تلقی میشه!انگار افرادی هستن که علاقه خاصی به دسته بندی دارن....
    پاسخ:
    درسته صبا جان...
    چقدر خوب میشد که تمام مردم کشور بتونن با این قضیه کنار بیان..
    این دلایل رو قبلا جدا جدا شنیده بودم. درباره ی دو بخش تاریخ و سیاست نظری ندارم چون اثباتش نیاز به منبع داره و من هم چیزی دربارش نمی دونم اما مورد اول قابل قبوله و احتمالا درباره ی خیلی چیزهای دیگه هم صدق کنه. مثلا شمالی ها همیشه در ناز و نعمت بودن. تو زمین حاصلخیز و با وجود اب فراوان محصول راحت تر و بیش تری به دست میومد. پس احتمالا در مقایسه با مردمان کویر تنبل توصیف بشن و کویرنشین ها هم که به سختی روزی به دست آوردن و نمی خوان راحت از دستش بدن مثلا به خساست معروف بشن.
    پاسخ:
    شاید تمام چیزایی که گفتم کااملا درست نباشه, بهرحال در حد علم خودم سعی کردم یه چیزایی رو بگم.

    +راس می گیا چه جالب, تابحال به این قضیه فک نکرده بودم :دی
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">