-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

چرا اینهمه نام

پنجشنبه, ۵ آذر ۱۳۹۴، ۰۳:۱۹ ب.ظ

دوشنبه‌ها با سه‌شنبه‌ها عجین شده‌اند

و هفته‌ها با تمامیِ سال عجین شده است.

زمان را با مقراضِ کهنه‌ی تو

نمی‌تواند بُرید،

و همه‌ی نام‌های روز را

آب‌های شب فرومی‌شویند.

 

هیچ‌کس نمی‌تواند مدّعیِ نامِ پدرو باشد،

هیچ‌کس رُزا یا ماریا نیست،

همه‌ی ما غباریم یا شنیم

همه‌ی ما بارانی زیرِ بارانیم.


با من از ونزوئلایی‌ها سخن گفته‌اند،

از شیلیایی‌ها و پاراگوئه‌ای‌ها؛

هیچ نمی‌دانم چه می‌گویند.

من تنها پوسته‌ی زمین را می‌شناسم

و می‌دانم که آن را نامی نیست.

 

آن‌گاه که در میانِ ریشه‌ها زیستم

ریشه‌ها بیش از گل‌ها خشنودم ساختند،

و چون با سنگی سخن گفتم

هم‌چون سنگی صدا درداد.

 

بهار چنان طولانی‌ست

که تمامِ زمستان می‌پاید.

زمان پوزارش را گُم کرده‌ست.

هر سالی چهار قرن است.

 

چون هر شبه می‌خوابم،

چه خوانده می‌شوم یا خوانده نمی‌شوم؟

و چون بیدار می‌شوم، کی‌اَم؟

اگر آن‌گاه که خفته بودم، من نبوده‌ام؟

 

این بدان معنی‌ست

که هنوز به زندگی ننشسته

چون نوزادانی درمی‌رسیم؛

مگذار دهان‌های‌مان را پُر کنیم

با این‌همه نام‌های الکن،

با این‌همه رسم‌های غم‌بار،

با این‌همه نامه‌های مطنطن،

با این‌همه مالِ توها و مالِ من‌ها،

با این‌همه امضا پای سندها.

 

برآنم که همه‌چیز را در هم ریزم،

یکی‌شان کنم، بزایانم‌شان،

با هم‌شان بیامیزم، عریان‌شان کنم،

تا نورِ جهان

یگانگیِ اقیانوس بیابد،

تمامیتی عظیم و سخاوت‌مند

رایحه‌ای پُرجنجال.

 


پابلو نرودا

ترجمه‌ی احمد میرعلایی

  • آنای خیابان وانیلا

نظرات (۳)

زیباست!!
پاسخ:
بلی :)
  • نفس نقره ای
  • چه قشنگ ^_^
    پاسخ:
    ^_^
    خدایشان بیامرزد...
    هم شاعر هم مترجم رو
  • مـــیـــمـــ ☺☺
  • :) چه خوب بود دخترک
    پاسخ:
    :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">