-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

اختراعات مزخرف بنی آدم: مهمانی

چهارشنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۴، ۰۶:۰۷ ب.ظ

1. کفش پاشنه بلند:

نمی دانم کدام موجود مازوخیستی اولین بار به ذهنش خطور کرده که می شود وسیله ای اختراع کرد که آدم را چند سانت بالا تر از زمین معلق نگه دارد به طوری که شخص مصرف کننده در حالی که تمام تمرکزش را صرف نگه داشتن تعادلش هنگام راه رفتن با وسیله ی موجود می کند, ستون فقراتش هم کم کم به فنا برود و حتی یک ثانیه هم فکر این را نکنید که ممکن است این چیزها به شانه ی سمت چپ فرد مورد نظر باشد, چون حالا قدش چند سانتیمتر بلند تر شده و مشغول ذوق کردن برای آن است.

هنوز مشخص نیست که کدام مسخره ای آن را وارد دنیای مد کرده اما روایت است که اولین بار این نوع کفش  در زمان یکی از لویی ها که احتمالا چهاردهمی شان بوده باشد."به صورت رسمی" ساخته و استفاده شد, چون ایشان به نسبت مردم آن زمان کوتاه قد بوده و فکر می کرده ممکن است مردم .... چه می دانم.  حتما اعتماد به نفسش خدشه دار شده بوده که به کفشگر سلطنتی دستور داده برایش کفش تخت کلفتی با پاشنه فوق العاده بلند بسازد.

بعد به تقلید از پادشاه، هم زن ها و هم مردها شروع به آزمایش پاشنه های بلندتر و بزرگتر کردند. با گذشت زمان، مردها از این مد خسته شدند و از آن دست برداشتند، اما در عوض زنها که انگار خوششان آمده بود آن را دائمی کردند. حتی تا جایی پیش رفتند  که کفشهای فوق العاده بلندی را می پوشیدند که اصلا نمی توانستند با آن راه بروند,. و برای اینکه زمین نخورند نوکر و کلفت استخدام می کردند تا هنگام رفتن از جایی به جای دیگر به آنها تکیه بدهند :|


2. روبوسی:

این مورد را هم نمی دانم کدام مسخره ی مازوخیستی اختراع کرده اما به نظرم خیلی دلش می خواسته در معرض هجوم چلپ چلپ های ماچ های آبدار و در پی آن, انواع و اقسام ویروس ها و از همه بدتر, تفی شدن صورت قرار بگیرد.

خنده دار ترین مدل ش هم این روزها به وفور دارم می بینم, در حالی که انواع و اقسام رسانه های جمعی و غیر جمعی دارند خودشان را می کشند که جان هرکسی که دوست دارید تا چند هفته "با حجاج روبوسی نکنید", عده ای هستند که معتقدند هرچه از حاجی رسد خوش است. حتی ویروس!


3. این مورد خانومانه است و نمی شود در وبلاگ عمومی نوشت.

اما از همین تریبون مفت یک عرضی با مخترعش داشتم: تو روحت :|


4. انگشتر و کلا جواهر آلات:

هیچ وقت نفهمیدم که چرا یک نفر باید برای خوش آمد شخص یا اشخاص دیگر, یک جسمی را دور دستش یا انگشتش بپیچد یا از خودش آویزان کند یا به هر طریقی خود را در معرض اذیت شدن قرار بدهد و مدام هم نگران گم شدن یا دزدیده شدن یا حساسیت زا بودن جسم مورد نظر باشد. و تازه کلی هم بابت این اذیت شدن پول خرج کند و با آن پز بدهد.


5. لاک:

این مورد را نمی شود مزخرف دانست چون در برخی موارد شخصی حکم داروی ضد افسردگی را دارد, اما اگر از زاویه ی تزئینی و زیبایی بخواهیم به آن نگاه کنیم, یک نوع عذاب محسوب می شود. اینکه باید با تمرکز کامل اعمالش کرد وگرنه زندگی آدم را به گند می کشد, و بعد از آن هم باید تا چند دقیقه آویزان ماند تا مبادا حضرت خط بیوفتد و حتی بعد از خشک شدنش هم باید با مراعات کامل رفتار کرد که یک وقت لب پر و خراب نشود. چرا خب :|


6. لوازم آرایشی:

کلا چرا خب :|

خون مخترع این یکی پای خودش و کاملا هم حلال است  :|

چرا یک نفر باید نتواند هروقت دلش خواست راحت چشمانش را بمالد و ابروهایش را بخاراند و بعد از غذا, لب و دهانش را با دستمال پاک کند. بگذریم از اینکه این مواد تا چه اندازه پوست آدم را سرویس می کنند.



+جالب اینجاست که همه ی ما با علم بر این موارد, باز خوشمان می آید که خودمان را عذاب بدهیم.

شخص بنده را تصور کنید که با داشتن قد معمولی و معقول, باز هم مجبورم که در مهمانی ها از همان کفش های منحوس به پا کنم و حتی نمی دانم چرا. و در پی آن تا یک هفته به عارضه ی "کف پا درد" دچار باشم.

خودم را در معرض روبوسی با بزرگتر های فامیل قرار بدهم و ایشان هم لطف کنند و بعد از روبوسی یادشان بیوفتد که سرما خورده اند و در حال حاضر بنده بعد از مهمانی ولیمه ی دیشب و  روبوسی با 160 نفر, یک وری روی تخت افتاده باشم و منتظر باشم که آن یک مشت قرص اثر کند که در مهمانی بعدی شبیه مرده ها نباشم.

بهرحال امیدوارم روزی برسد که ما مثل آدمیزاد به مهمانی برویم و بدون اینکه خودمان را شکنجه یا حتی فکرش را بکنیم, از آن لذت ببریم.

البته که مهمانی بدون شکنجه اصلا خوش نمی گذرد. فکر می کنم برای همین باشد که وقتی مردها به مهمانی می روند تمام مدت در مورد سیاست و چیزهای مضحک حرف می زنند.

  • آنای خیابان وانیلا

نظرات (۱۱)

دقیقا ها :))))
برای همین من  یک مهمانی ستیز بالفعلم و سالی به دوازده ماه آرایش میکنم و چه دانشگاه 
چه مهموونی چه کوه همون کتونی سبزا پاهامه :))))))

+ جیگیلی میگیلی خوشم میاد زیاد بدلیجات از خودم آویزون میکنم :))))
پاسخ:
من جدیدا دیگه تو مهمونیا م آرایش نمی کنم :| 
باور کن آدم خیلی متفاوت نمیشه ها :))

هههه منم ازون کتونی سبزا دارم و کلا پامه :)) ولی خب دیگه مهمونی ک نمی شه با کتونی رف :-/


  • فاطیما کیان
  • از روبوسی و پاشنه بلند دل خوشی ندارم اون مورد زنانه هم نمیتونم حدس بزنم چیه ولی تو روحش :))
    لوازم آرایشی رو که زیاد اهلش نیستم ولی وقتی سرماخوردی و ضعیف و زرد شدی بدک نیست :))
    لاک رو هم میمیرم براش و امیدوارم کاری که پیدا میکنم جوری باشه بتونم لاک بزنم و گیر ندهند :))
    کلا چرا هرچی جیگیلیه برای خانوماست ؟ نمیشد اقایون خسته نمیشدن و کفش پاشنه بلند میپوشیدن ولی خانوما خسته میشدن ؟ 
    پاسخ:
    چیز خوبی نیست احتمالا :|

    +لاک رو منم دوس دارم اما وقتی فقط واسه دل خودم باشه و تو خونه.
    دوس دارم تو محل کار و درس مثل کسی باشم که برای کار و درس اومده


    البته آقایونی هم هستن که جیگیلی دوست بدارن, اما خب اونا دیگه اسمشون آقایون نیست :))
    البته اینایی که ذکرش رفت اکثرا مال خانوما بود و نه همه ی بنی ادم
    خودتون باید یه فکری بکنید که چرا اینکارا رو میکنید 
    جدا چرا اینکارا رو میکنید؟!
    پاسخ:
    خب اینارو خانوما استفاده می کنن, اما ممکنه مخترعشون مرد بوده باشه.
    و اصلا هم بعید نیست.. بسکه بعضیاشون شکنجه ن
  • شیمیست خط خطی
  • خییییییلی این پستت رو دوست داشتم :)
    اساسا خودم رو درگیر این موارد نمی کنم. البته جدیدا بهم گفتن زنانگی شخصیتت کمه یه فکری بکن!
    در همین راستا: همیشه تو مهمونی ها کفش عروسکی می پوشیدم از اینا که کفشون تخته. حالا ماه قبل یه عروسی دعوت بودیم و من کفش لازم، یعنی اشک مامان و فروشتده در اومد تا تونستم با یه کفش پاشنه 5سانتی کنار بیام! بعدشم تو عروسی اشک خودم دراومد که پوشیدمش :/ آخه من که قدم از نرم خانوما بلندتره چرا باید پاشنه بلند بپوشم خب :|
    پاسخ:
    منم قبلنا اینطوری بودم,
    ولی فک کردم خب آخرش که چی. باید بپوشم دیگه.

    بعد فک کن من قدم با این پاشنه خیلی بلندا می شه 180 :| از بابام بلن تر میشم می گه کنار من راه نرو خجالت می کشم :))
  • رها مشق سکوت
  • من خودم قدبلند نیستم، ولی خیلی خیلی کم پیش میاد که بتونم کفش پاشنه بلند بپوشم و یه وقتایی تعجب میکنم چطور بعضیا ساعت ها با این پاشنه های شونصد سانتی ساعت ها تو خیابون و تو مغازه میچرخن.
    من هررچقدر که لاک دوست دارم، ده برابرش از پاک کردنش متنفره، بیشتر از اینکه از مخترعش شاکی باشم، از مخترعینی شاکیم که نمیان یه لاکی اختراع کنن که خودبخود پاک بشه D:
    لوازم آرایشم که دوست دارم، اما نه خودکشی باهاش رو، در حد معمول و عادیش

    بیشتر این چیزایی که گفتی، درست شدن برای اینه آدما ازش لذت ببرن و خوشحال تر باشن با داشتنشون، برای اینکه شادابی بیشتری به آدم بده یا شادی آدم رو نشون بده، ولی متاسفانه الان جوری شده که نبودشون مساویه ناراحتیه و کسی هم برای لذت بردن ازشون استفاده نمیکنه، بلکه بودن یه عده وابسته شده بهش و اگه نداشته باشنشون احساس ضعف میکنن. 
    مشکل از ماهیت اینها نیست، مشکل از نوع استفاده و برخورد ما آدماست که متاسفانه کلا یا افراط میکنیم یا تفریط

    پاسخ:
    آخه زیاد پاشنه بلند پوشیدن اصلا ضرر داره :(
    نمی دونم چطور بعضیا واسه کار روزانه شون هم پاشنه بلند می پوشن. حالا هرچقدم قدشون کوتاه باشه اما سلامتی ک مهمتره.

    لاک پاک کردن ک خوبه, یه پد می کشی روش پاک می شه :)) از زدنش ک آسونتره

    +دقیقا, اگر اینطور بهشون نگاه کنیم شاید قابل تحمل باشن

    :)))))))))))))))))))
    :))))))))))))))))))))))))))
    خیلی باحال بود


    من 90 تا احجام نساخته دارم ک تا هفته ی بعد باید تحویل بدم :|
    آی لاو یو عمه ی معماری

    پاسخ:
    90 تا ک چیزی نیس.

    حجم ساختن خیییلی حال می ده و لذت بخشه, یه سری یونولیت یا فوم تیکه کن بذار جلوت, بعد سعی کن اینارو با هم ترکیب کنی حجمای جدید خلق کنی!
    بعد همون شکلا رو یه جور دیگه با هم بچین, خلاصه اینجوری.

    ولی سعی کن تو کتابا و اینترنت سرچ کنی و نمونه هارو ببینی, که حجمت بی ربط نباشه.

    اینارو ببین

    http://bayanbox.ir/view/2117538090676650280/hj.jpg

    http://bayanbox.ir/view/8919147455683680182/hj8.jpg

    بیشترش که مال خانم ها بود.
    :)
    پاسخ:
    خب آقایون که ازین قروفرا ندارن.
    مهمونی ک می خوان برن فوووقش یه کت شلوار می پوشن کله شونو شونه میزنن میرن :| به همین سادگی
    من عاشق کفش پاشنه بلند و لاکم..با اینکه وقتی کفشم پاشنه داره شدیدا زانوم اذیت میشه ولی نمیتونم دوستش نداشته باشم و نپوشم..
    آرایش هم با اینکه خیلی دوس دارم ولی چون بعدش سختمه پاک کنم واسه همین معمولا آرایش ندارم..
    از روبوسی متنفرم.. ینی عید که میشه من غصه میخورم مجبورم با همه روبوسی کنم!
    پاسخ:
    من فقط از قیافه ی کفش پاشنه بلند خوشم میاد.  مثه یه مجسمه مثلا.
    پوشیدنش قشنگ شکنجه س واسم :-/

    روبوسی واقعا کار مزخرفیه.
    من از هر زاویه ای نگاش می کنم نمیفمم :-/
    همون دست دادن چشه مگه.
    یا دیگه خیلی طرفمون عزیز باشه بغلش کنیم
    اخ دمت گرم انا
    تو خیلی خوبییییییییییی :**************
    کدوم کتابه این ؟
    پاسخ:
    راستش یادم نیس...
    یبار اینارو لازم داشتم دوستم برام عکس گرفت از کتاب خودش, اما اینکه اسم کتابه چی بود.... فک کنم از کتابای مرتضی صدیق بود چون این دوستم خیلی دوسش داشت :))

    البته یه سری از اینا پوسته ن, مثلا می تونی یه حجم خالص مثه مکعب یا هرم بذاری زیرشون و روشون پوسته ی قر و فر دار بیای :)) 
  • مترسک ‌‌
  • این یه موردش رو ندیده بودم که یه «خانوم» از این چیزا بدش بیاد :))
    پاسخ:
    می دونی, این چیزا را همه ی خانوما انجام میدن, اما هیچوقت فکر نمی کنن که چرا باید انجامش بدن.
    من خودم از بعضی از همینکارا خوشم میاد, با اینکه شکنجه محسوب می شن...

    یه فیلسوف یا روانشناسی که اسمشو یادم نیست فرموده بود یه قسمتی از شخصیت خانما اینجوریه ک خوششون میاد آزار ببینن :| فک کنم از رو همین قضیه به این نتیجه رسیده :))
  • هولدن کالفیلد
  • مورد سه چیه؟ :|
    من الان میمیرم از فضولی :|
    پاسخ:
    یه چیز بیخود :|
    اگه میشد بگم میگفتم :))
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">