-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

جنگل ثمر نداشت ، تبر اختراع شد...

شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۵۶ ق.ظ

دوستانی که آشنایی طولانی تری با من دارند از قضیه ی گیم ادیکشن من با خبرند,

البته الان فقط به زمانی محدود می شود که خیلی عصبانی باشم, مستقیم می روم سراغ فولدر گیمز,

و از آن بین IGI یا call of duty  را انتخاب می کنم و بعد از کشتن پنجاه شصت نفر, اعصابم آرام می شود و به زندگی نرمال ادامه می دهم.


اما خب deus ex قضیه اش خیلی فرق می کند.

این یکی از گزینه هایی است که به عنوان فن, هیچوقت از دستش نمی دهم.

میدانم که قبلا خیلی راجبش ور زدم, و اینکه هر ورژنش دارد هی مزخرف تر می شود تا حدی که از نظر من the fall یک آشغال به تمام معنا بود.


این روزها هم با وجود کار زیاد, اصلا نمی توانم از خیر human revolution بگذرم و به زندگی ام برسم.

و همین چند دقیقه پیش داشتم خیابان های دیترویت را گز می کردم و یک پانک که به دیوار تکیه داده بود و سیگار می کشید گفت فکر نکن چون پولداری از من بهتری.

و رفیقش که موهای قرمز تیغ تیغی داشت گفت پایین شهر جای بچه خوشگلا نیست.

کمی آنطرف تر عده ای دور آتش جمع شده بودند و داشتند خودشان را گرم می کردند و از دولت می نالیدند, و از دروغگویی رسانه ها.


بعد من به این فکر کردم که عام مردم در همه جای دنیا همینطورند.

شاکی از دولت, و متنفر از آنهایی که حتی در یک مورد وضعشان از آنها بهتر است. چه از نظر ظاهر, چه پول, شغل, یا چیزهای دیگر.

و این از کامنت های فیسبوک و اینستاگرام بعضی از سلیبریتی ها  کاملا مشخص است,.


نمی دانم اولین بار چه کسی این تفکر را اختراع کرده که وقتی کسی در زندگی اش, در هر زمینه ای ناموفق است باید از دیگران متنفر باشد.

احتمالا قدمتش برسد به زمان هابیل و قابیل.

شاید هم یک چیز ذاتی باشد.

یک نوع حسادت مثلا.


اما اینهمه نفرت از کجا آمده؟ و چرا یک نفر باید تمام عمرش این حس را با خودش به این طرف و آنطرف بکشد؟

اینکه همه ی آدمهای دنیا حقش را خورده اند.  از زمین و زمان طلبکار باشد و حس کند هرکسی هر کاری برایش می کند وظیفه اش است.


بنظرم, بیشتر اوقات این خود ما هستیم که با این تفکر, حق خودمان را ضایع می کنیم و جلوی پیشرفت خودمان را می گیریم...



عنوان از علی اکبر یاغی تبار

  • آنای خیابان وانیلا

نظرات (۱۶)

خوشم میاد هنوز اون روحیه جنگجو بودنتو حفظ کردی.دمت گرم واقعا.

من نمی گم همیشه مثبت گرا بودم ولی کلا آدمی نیستم ناله کنم هر روز و هر جایی هم شکست خوردم بازم رو پای خودم وایسادم و کسی و سرزنش نمیکنم.حرفت و قبول دارم خیلی از این تفکرات از حسادت و عقده ای بودن اون آدم منشا می گیره ولی برعکس یه سری از دوستان هم هستن که خدا نکنه یه اختلال کوچیک تو پرواز تفریحیشون به وجود بیاد اونوقت از 5+1 تا دبیر کل سازمان ملل تا مادر و پدر کاپیتان و کل سیستم مدیریتی شرکتهای مرتبط و غیر مرتبط و رنگی میکنن.
پاسخ:
وای دقیقا.
حالا بهرحال تو یه چیزایی م دیگران مقصرن, اما دیگه نه اینکه خوددمون لم بدیم زیر کولر و کلا به دیگران گیر بدیم همش
کلا اعصاب ادم رو اروم می کنه کال او دیوتی.
بازیهایی که من خیلی دوسشون داشتم alanwake بود gears of war
تو سبک کال او دیوتی به نظرم band of brothers روهم باید امتحان کرد
این حرکتت که وقتی عصبی میری سراغ بازی اکشن شوتر اول شخص شبیه کوین اسپیسی تو house of cards بود :)
پاسخ:
alan wake خیلی خوب بود.
ولی من کلا این سبک "بکش برو جلو" رو خیلی دوست ندارم. مگر تو همین شرایط خاص.

بیشتر سبکایی رو ترجیح میدم که مجبور بشم بخاطرشون فسفر بسوزونم. مثلا پورتال و سایبریا رو خییلی دوس داشتم.
البته تو سبکای اکشن هم دوس دارم یه استراتژیایی اعمال کنم که کشته ی کمتری بده, وقتی یه  تیربار میگیرم دستم و از دم همه رو میبندم به رگبار حس خنگ بودن بهم دست میده. مگر تو همون شرایط خاص :))
از ماست که برماست
پاسخ:
:)
بیوتیفول بود!
هرچند به نظرم باید اینو فارسی مینوشتم:)
پاسخ:
مرسی :)
  • شیمیست خط خطی
  • بعضی ها تلاشی برای پیشرفتشان نمی کنند در عین حال سعی دارند سایرین را هم متقاعد کنند تلاشی نکنند تا همه یکسان باقی بمانند. اما کافی ست کسی به حرفشان گوش ندهد و کمی جلوتر برود سیل سنگ است که به سویش روانه می شود :/
    پاسخ:
    دقیقا :|
    همیشه دیگران باید متهم بشن
    اینا همونان که من بهشون میگم آدمای دست دوم...
    پاسخ:
    بلی یاد این پست شما هم بودم :د
    زندگی توی ایران بیشتر تم زمینه ی last of us رو داره. یا مثلا تلاش کردن ما اینجا، مثل اون بخشای call of duty 4 هست که با اسنایپ زدی دست زاخائف رو ترکوندی و به مدت 10 دقیقه از زمین و زمان سگ و آدم و هلی کوپتر می ریزه سرت. فقط باید بدویی، فرار کنی، چه بسا یکی هم زخمی بشه مجبور بشی اونم با خودت بکشی بیاری! بالاخره تلاش کردن و شکست خوردن نفس زندگیه، ولی کسایی هستن که می تونن این شرایط رو برات 10 بار سخت ترش کنن، شاید شکایتی که ما از آدمای تصمیم بگیر داریم (مثل مجموعه ی دولت) سر همین سخته شدنه س... اگرچه همچنان به قول شما می شه از همین 10 بار سخت تر ها گذشت. شاید من با recruit توی مرحله هایی گیر کنم که شما با veteran صدبار ردش کرده باشی...
    حرف از بازی شد خوبه یادی از مرحوم Max Payne یک و دو هم بکنیم :دی
    پاسخ:
    بهرحال این چیزا همیشه هست. ما باید شرایط رو آنالیز کنیم و ببینیم چه چیزایی رو باید بپذیریم و برای عوض کردن چه چیزایی باید تلاش کنیم.
    اینکه هی به اینو اون غر بزنیم و طلبکار باشیم هیچ چیزی رو درست نمی کنه.

    مکس پین 1 رو من تو یه روز تموم کردم و بنظرم خیلی مزخرف بود, اما مکس پین 2 اونجاییش که میرفت تو آپارتمانا, من نقشه ی تمام اون خونه هارو دستی کشیدم و از یه حاهاییش اسکرین شات گرفتم, بعد تمام اینارو تو اون ترمی که طراحی مجتمع مسکونی داشتیم به استاده قالب کردم :))))

    راسی مکس پین 3 هم اومده هااا. خیلی م خفنه :دی
    این پست های جدیدت خیلی خوبن.  هیچوقت نشد من یه بازی درست و حسابی بازی کنم و تمومش کنم تا بگم منم بازی خور هستم  :))  تنها بازی ای که تمومش کردم، داینو کرایسس 2 بود. هنوزم که هنوزه گاهی تلاش میکنم داینوکرایسس 1 رو تموم کنم ولی چون ورژن ژاپنی هست، هیچی نمی فهمم از پیغام هاش. البته حرف زدناشون انگلیسی هست. اصن یکی از انگیزه های من واسه یادگیری زبان انگیسی این بود که یه روز بتونم این بازی رو تموم کنم :) 

    دیگه به ما سر نمی زنی؟ :( 
    پاسخ:
    میام :)
    نگووو! مکس پین 1 یکی از بهترین بازیا بود به نظرم. با اون سبک کرونولوژی و داستان فوق العاده ش... هنوزم که هنوزه بشینم پاش می دونم خوره ش می شم!

    ولی کلا بازی FP shooter تا یه حدی اعصاب آدم می کشه. مخصوصا اینکه خیلی حرص داره سر کیفیت نشونه گیریت توی یه مرحله گیر کنی! من ترجیح می دم بخاطر خنگ بودنم گیر کنم. تا انقد زور بزنم که معما حل شه. مث broken sword، Machinarium، Portal، world of goo، و دوست عزیزمون neverhood :دی خوره ی جنرالز هم بودیم... یادش بخیر!

    ولی آخرین باری که نشستم پای یه بازی (غیر از فیفا) حدود 3 سال پیش بود. call of black ops. پیر شدیم دیگه مادر حوصله مون نمی شه
    پاسخ:
    neverhoooood :)))))
    واااااای
    ینی این تههه نوستالژیه هااا

    من دلم می خواس کلِیمن رو بغل کنم بسکه قیافه ش خنگ بود :دی
    :|
    من نفرت دارم اونم زیاد، ولی هرگز طلبکار کسی نیستم و فکر هم نمیکنم هر کسی کاری واسه من میکنه از سر وظیفه هست.
    فقط اینو مید.نم دست کم تو خونه ی خود آدم، نباید تبعیض باشه که در مورد من این صدق نمیکنه.
    پاسخ:
    منظورم بیشتر تو جامعه بود, بعضیا وقتی میبینن یکی داره معروف میشه یا به هر طریقی پیشرفت می کنه, هرطور که می تونن تحقیر یا تخریبش می کنن.
    تو همه جای دنیا م هست اما تو ایران خییلی بیشتره.
    فکر نمی کنم لازم باشه برای صدمین بار اشاره کنم به بلایی که سر پیج مسی آوردن تو جام جهانی
    بازی های سنگین چون دانلودش طولانیه تنبلیم یم گیره بزنم دانلود مگه واقن خوشم بیاد برای همین این ریسکو نمی کنم .. ولی خب اندروید زیاد بازی می کنم هر وقت کار نداشته باشم
    پاسخ:
    من شبا می زنم آی دی ام دانلود می شه خودم میگیرم میخابم :))
    کهولت سیستم یا نوستالژی ,کدوم علت رفتن به سراغ بازی های 2000/2011 هه !?
    پاسخ:
    ورژنای جدید بازیا رو دوس ندارم.
    بیشترشون گند زدن به تایتل فقط.

    من کلا با قدیمیا بیشتر حال می کنم. جدیدا فقط شلوغکاری آپشن ه.

    همین هیومن رولیشن واسه 2014 عه فک می کنم, بعد انقد شلوغه که دلم می خواد برگردم به سمت همون deus ex اوریجینال 2000 :|
    نه دیگه همین هیومن 2011 بود فال 2014 بود
    ما که از موقعی که لذت آنلاین رفت زیر زبونمون دیگه سرد شدیم تا حدودی نسبت به آفلاین در کل.. !
    پاسخ:
    آنلاین ها به معنای واقعی بدبخت کننده هستن
    تو یکی از کامنتا نوشته بود « کهولت » خوندم « کوارتت »  :))))) 
    - الان نمیبینی و مجبورم توضیح بدهم که برای قسمتِ نکوهشِ " خوشحالها خرند" ِ این پست داریم دست میزنم و سرم را تکان میدهم و هی میگویم واقعن واقعن . -
    ناتینگ اِلس هَو تو سِی ...
    پاسخ:
    خوشحال ها خرند؟ چرا خب :-/
    چه جالب منم دقیقا با گیم بازی کردن آروم میشم ...
    البته این درسته که هر چی سرمون میاد بازتاب کارای خودمونه

    پاسخ:
    باید مواظب رفتارامون باشیم گاهی.. بخاطر خودمون
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">