-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

دماق

چهارشنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۵۴ ق.ظ

هیچ اثری از بخیه و گچ و کبودی و اینها نبود. 

حتی درد هم نداشتم.

فقط یادم است که قبل از اینکه وارد اتاق عمل بشوم دکتر گفت سیصد تومان. گفتم ندارم. گفت باشد. جهنم و ضرر. همان دویست و پنجاه.

و صحنه ی بعدش قدم زنان از اتاق عمل بیرون آمدم در حالی که یک آینه دستم بود و داشتم دماغم را بررسی می کردم.

انگار از آرایشگاه بیرون آمده باشم مثلا.

دماغم یک کمی چاق شده بود اما نیمرخ قشنگی داشت.

بعد سوار اتوبوس شدم و سر راه دو عدد نان سنگک و یک کیلو سبزی هم گرفتم و رفتم خانه.

نان ها را روی میز گذاشتم و در حالی که داشتم  توی کشو دنبال قیچی مخصوص بریدن نان  می گشتم به مامان که داشت ظرف می شست گفتم که صبح رفتم  دماغم را عمل کردم.

گفت هوم.

و به کارش ادامه داد.


توی خواب یک کراشی هم داشتم که اسم و اینهایش یادم نیست,

اما وقتی داشتم خودم را توی آینه اتاقم می دیدم به این فکر می کردم که آیا فلانی از دماغ جدیدم خوشش می آید؟ 

اگر بگوید دماغ قبلی ام  را بیشتر دوست داشته چکار کنم؟

 

استرس گرفتم.

زنگ زدم به دکتر. پرسیدم می تواند دماغم را به حالت قبل برگرداند؟

گفت کدام دماغ؟

و همان لحظه چشمم به خودم توی آینه افتاد و دیدم که دماغم نیست...


بعد صدای خشن و غریبه ای از پشت تلفن گفت اگر به غر زدن راجب داشته هایت ادامه بدهی کم کم همه شان را از دست می دهی.. 

گفتم من که به چیزی غر نمی زنم..... 

گفت حرف نباشد. و گوشی را گذاشت.


حس کردم یک چیزی از بالا دارد شانه هایم را فشار می دهد,

پهن شدم روی زمین, 

و دیدم به جای تلفن, یک دسته موی سفید توی دستم است...

  • آنای خیابان وانیلا

نظرات (۱۲)

  • آلبرت کبیر
  • بازم تو خواب نشستی فیلم تخیلی دیدی :)))
    پاسخ:
    :))))  من کلا خوابام سورئاله
  • ماهان هاشمی
  • این خواب بود؟!

    البته باید از اون 250 تومنش می‌فهمیدم! :))

    پاسخ:
    دقیقن نکته ش همون بود ؛)
    :))
    آخرش چرا یکم ترسناک بود؟!
    من از ترس اینکه مبادا دماغم زشت بشه عمل نمیکنم..
    پاسخ:
    من دلایل زیادی دارم ..
    به نظرم دلیلی نداره آدم یه دماغ سالم رو صرفا به خاطر زیبایی بزنه داغون کنه
    :|
  • فانتالیزا هویجوریان
  • خواب بود؟!

    منظور که واقعیت که نداره میدونم :)))
    پاسخ:
    بقول دوستان ازون دویست و پنجاهش معلومه :))
    اقااااا از بالا نیفتادب پایین بعد جسمت تو واقعیت پرت شه نیم متر بالا :)))))
    پاسخ:
    نه اون اتفاق یکم بعد از خواب میوفته :))
    وقتایی که تازه چشم آدم گرم میشه
  • هولدن کالفیلد
  • اینا رو جدی میبینی یا ما رو کاشتی؟ :|
    پاسخ:
    بمن چه خدا اینجوری آفریده :(
  • آلبرت کبیر
  • رو خوابت تجدید نظر کن :))
    پاسخ:
    اگه دست من باشه ترجیح می دم خاب گل و بلبل و شاهزاده و اینا ببینم. بیلیو می :))
  • مهران نجفی
  • چه دیوید لینچ طور بود :)
    پاسخ:
    آره باید مثه دیوید لینچ بزنم و کار تبلیغات :|

    واسه دماغ مثلا :))
  • مهران نجفی
  • خوبه هاا

    پول توشه ;)

    پاسخ:
    مشکل اینجاس ک به دماغ من نمیاد :))
    من چرا هیچ وقت خواب نمیبینم؟

    پاسخ:
    چی بگم...

    قبل از 250 اینکه گفتی بخیه و گچ در کار نبود و درد نداشت خودت لو دادی خواب بوده.
    ولی خودمونیما عجب خوابی بوده
    پاسخ:
    250 خود لو دادن بود اصن :))
    با انقدر ناخن هم به زور می کارن :))
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">