-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

آنها بی شمارند

سه شنبه, ۱۳ مرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۲۸ ب.ظ

همین چند دقیقه پیش, به طور اتفاقی یک پشه را روی کیبرد کشتم.

داشتم با سرعت و استرس چیزهایی را تایپ می کردم که پشه ی مرحوم, سر انگشت وحشی من را با سر انگشت پر مهر و نوازشگر یار اشتباه گرفت و ... فرت!



حالا من در این فکرم  که با این دستای آلوده, چطور می توانم شب آسوده چشم روی هم بگذارم؟

هوم؟


البته من فقط برای حشرات کوچک دلسوزی ام می آید.

و مسلما هیچوقت و تحت هیچ شرایطی دلم برای یک سوسک نره خر چندش نمی سوزد.

من با این نظریه که سوسک گناهان ماست که به این هیبت جلویمان ظاهر می شود خیلی موافقم.

چون واقعا نمی تواند خاصیت دیگری داشته باشد.

و اینکه هر وقت یک گناهی مرتکب شدم یا یک نفر را به هر نحوی چزاندم, یک عددشان جلویم ظاهر شده و انقدر جیغ زده ام که تمام اجدادم جلوی چشمم رژه رفته اند.


پس باید بین گناه نکردن و درمان فوبیای سوسک, یکی را انتخاب می کردم.

اولی آنقدر سخت بود که مرا به سمت دومی کشاند, اما در واقع هیچکدامش محقق نشد.

و بنده در حال حاضر منتظر روزی هستم که در حال رد شدن از پل هوایی, 

دو عدد سوسک که دو برابر هیکل من را دارند راهم را ببندند و بخواهند من را بینشان خرد کنند.

من هم ترجیح بدهم به جای تن دادن به این خفت, خودم را از روی پل پرت کنم و دقیقا همان لحظه, یک ماشینی که تا حد مرگ از آن متنفرم از رویم رد بشود و .... فرت!

  • آنای خیابان وانیلا

نظرات (۱۵)

یاد باد آن روزگارانی که روحیه ام لطیف بود...خیلی لطیف..
اما گذشت زمان به انسان اجبار میکند که سنگ دل باشد...در مقابل آلودگی ها به زمین...در مقابل قطع درختان...در مقابل بدفرهنگی ها...

ای کاش زمانی برسد که تنها نهال کوچک موجود در درونم را دوباره به جنگل تبدیل کنم...
 نظر میخوام برای پست ثابتم دعوتی جان دل
  • آواز در باد
  • من چون از بوی حشره کش بدم میاد، چندتا کاغذ لوله کردم و آماده دارم، هر وقت سروکله یکی از اون نره خرها پیدا میشه سریع با چند ضربت محکم واژگونشون میکنم و بعد با یه وسیله که مخصوص برداشتن ذغال قلیان هست برش میدارم و می اندازم جلوی مرغ های لاری مامانم که نوش جان کنن! 
    گاهی هم مارمولک های عزیز شکارشون میکنن. 
    اگه از این اسپری های منجمد کننده اختراع میشد، خیلی خوب بود. یعنی فقط یخ بزنه، بعد آدم میتونه از شرشون راحت بشه. 
    پاسخ:
    اوه چه پیشرفته!

  • هولدن کالفیلد
  • یادش بخیر، ما یه خونه داشتیم حیاط داشت و این حیاط مامن سوسکها بود! من گاهی پیش میومد از گوشه حیاط آجر بر میداشتم اینها رو به شیوه های مختلف میترکوندم!
    پاسخ:
    وای نه...
    حتا تصورشم حالمو بهم میزنه :((

    قااااتل :| 
    دیگه کیارو پوکوندی؟ اعتراف کن :|
    دقیقن !!!!!!!!!!!!!
    منم دیدن سوسک ها رو خیلی شوم میپندارم 
    این طرزِ تفکرت خیلی واسم جالب بود فک می کردم فقط من همچین اعتقادی دارم ،  روئیتِ اونا رو بازتاب گناه می دونم :||
    پاسخ:
    البته واقعا ک اینطوری نیست.
    من اینارو نشونه گذاشتم واسه دوری از گناه :))
  • آلبرت کبیر
  • نکن این کارو با خودت :|
    سوسک هر چقدم داغون باشه بازم یه سوسکه و درخور توجه :))
    پاسخ:
    واقعا در توانم نیست بهش توجه کنم :((
    شما به جای من بهش محبت کنید 
  • ماهان هاشمی
  • حیوون به این مظلومی آخه چیکاره به کار شما داره!

    اصلا آدم دلش کباب میشه! :))

    پاسخ:
    حیووون؟؟!
    اَخیییی نازی حتی :))

    ایشون سرزده میاد من ک کاریش ندارم :|
    اه سوسک :/
    واقعا هدف خدا از خلقت این موجود چی بوده؟!
    البته من از کرم و مار هم بینهایت میترسم :دی
    پاسخ:
    من فقط از سوسک :|
    مار هم خب... تا وقتی نیش نزنه اکی ه :))
    کودکی بیش نبودم که داشتم یه جوجه اردکو دنبال می کردم سرعتم ازش بیشتر شد روش لگد کردم درونش پخش زمین شد... چقدر پشه خورده بود نامرد حقش بود اصلا د:
    پاسخ:
    جاااااان؟ :-/
  • مهران نجفی
  • البته من فقط برای حشرات کوچک دلسوزی ام می آید.

    و مسلما هیچوقت و تحت هیچ شرایطی دلم برای یک سوسک نره خر چندش نمی سوزد.

     

    :)

    پاسخ:
    شرمگینم اما خب کاریش نمی تونم بکنم
  • مهران نجفی
  • اعتراف می کنم اکثرا شب ها، روی والان پرده ی اتاق خوابم، همه ش توهم سوسک می زنم و مجبورم گاهی پرده رو تکون بدم ببینم چیزی نیست اون بالا :)

    پاسخ:
    من با ملافه ای ک انداختم روم اینطوری م:(

    گاهی اوقات نصفه شب یهو از خواب می پرم لباسامو هرچی ک روم انداخته بودم تکون میدم :-/
  • مهران نجفی
  • امیدوارم روزی نسل شون منقرض شه، و فکر نمی کنم چیزی از چرخه حیات کم شه انقدر که اینا بی خاصیت ان، و تازه اگرم کم شه، حتما چیز بی خودی بوده که جایگزینش خیلی زود پیدا می شه، و نشدم به درک!
    پاسخ:
    میگن یه چیزی تو بدنشون هس ک از زلزله جلوگیری می کنه :-/
  • مهران نجفی
  • مخصوصا اون نوع سوسک ها که پروازم می کنن!
    پاسخ:
    x_X
  • مهران نجفی
  • احتمالا خودِ سوسک ها این شایعه رو ساختن... زلزله و اینا...
    پاسخ:
    شاید! احتمالش زیاده
    کلا توی زندگیم از دو تا موجود در حد ایست قلبی فوبیا دارم؛ عقرب و سوسک :| اسمشونم آزارم میده :/
    پاسخ:
    با جناب عقربا تا بحال روبرو نشدم :-/

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">