-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

نان حلال

پنجشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۱۱ ب.ظ

فرض کنید شما با آقای x  در سازمان yکار دارید:


شما: ببخشید آقای ایکس نیستن؟

همکار بغل دستی آقای ایکس: الان ااینحا بود... پن دقه دیگه میاد


1 ساعت بعد...

شما: ببخشید آقای ایکس تشریف نمیارن؟

همکار بغل دستی آقای ایکس با تکان دادن سر: میاد میاد


2 ساعت بعد:

همان دیالوگ ها


و بعد از سه ساعت و نیم معطلی,, در حالی که با عجله دارید از سازمان مربوطه خارج می شوید, 

آقای ایکس در مقابل چشمان ناباور شما با زانتیای نقره ای از پارکینگ بیرون می زند و میپیچد توی خیابان کناری و بعد از چند دقیقه کلا محو می شود..


و یک هفته به همین منوال پیش می رود که, یکی از همکاران آقای ایکس شما را یک گوشه گیر می آورد و میگوید که خودتان را خسته نکنید, فرد مربوطه کلا تو پیچ است...

 و فقط نیم ساعت در روز منت می گذارد بیاید اینجا و کار ملت بخت برگشته را انجام بدهد, و تازه آن ساعت هم مشخص نیست.

هروقت حضرت آقا میلشان بکشد.


داشتم فکر می کردم,

چرا وقتی صحبت از کم فروشی می شود فقط یاد سبزی فروش محلمان می افتیم..

  • آنای خیابان وانیلا

نظرات (۵)

  • ماهان هاشمی
  • شابسته‌سالاری و تعهد کاری، تو مملکت ما بیداد می‌کنه! :))
    پاسخ:
    داره میچکه اصن!
    تشت بیاریم حروم نشه :))
    اون روزی که برای تایید نمراتم رفتم دایره امتحانات، گفتن باید ریزنمراتت رو بدی به خانوم «ر» تا کاراشو انجام بده؛ من که به چهره نمی‌شناختمش، صدا زدم خانوم «ر» رو می‌خواستم، یه خانومی اومد گفت ساعت 12:30 ظهر میاد و اونم تازه شـــاید کارتو برای امروز انجام بده؛ رفتم پیش مدیریت اون قسمت که اتفاقاً استادمونم بود جریان رو تعریف کردم که مثلاً می‌شه زودتر انجام بشه یا نه؟ که اونم گفت کی میگه نیست؟ صداشو دارم می‌شنوم که! خلاصه فهمیدیم یارو دروغ گفته و خانوم «ر» خودش بوده! بدبخت به غلط کردن افتاده بود، وقتی هم که کارمونو تموم کرد دو-سه تا درشتی بهش کردم و پیش مدیرشم حسابی براش زدم تا یادش بمونه... رُک می‌گفت کارتو حال ندارم انجام بدم طوری نبود اما وقتی دروغ گفت دیگه کُفری شدم و...
    پاسخ:
    دانشگاها که وضعشون واقعا اسف باره...

    ینی بدترین و افتضاح ترینه بخش اداریشون.
    آخه ادعاشون هم میشه 
    پاسخ:
    خروارها!
  • پدرام یراقچی
  • به هیچکسیم نمیشه گفت متاسفانه همشون از ریز و درشت همینن
    و اگر کسی بخواد اینجوری نباشه نمیزارن.
    پاسخ:
    نه حالا همه اینطوری نیستن.
    آدمای خیلی خوبی هم بودن که کمکایی کردن که حتی در حیطه ی وظایفشونم نبوده...

    اما اینطور آدما... واقعا نمی دونم چطور می خوان جواب بدن
    من که اصن اعصاب اینارو ندارم
    یه بار با یکی رفتم کارشو انجام بده
    از اخر دلم میخواست بکوبم دهنشون

    پاسخ:
    آره خب ولی آدم مجبوره تحملشون کنه دیگه
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">