-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

-------Vanilla---Avenue--------

These words are my diary, Screaming out loud....

معنای واقعی حریم خصوصی

جمعه, ۲۰ آذر ۱۳۹۴، ۰۴:۳۵ ب.ظ


1. تاکسی (ون)


مسافر: خانوم... خانوم!

من:    من...؟ بله؟
مسافر: اون پایین دارید چیکار می کنید؟
من:     ببخشید؟؟؟
مسافر:گفتم اون پایین دارید چیکار می کنید؟
من: دارم بند کفشمو می بندم! باید از شما اجازه می گرفتم قبلش؟؟ معذرت می خوام!


2.  مترو

مسافر: ببخشید.. می شه جلد کتابتو ببینم؟

من: اوم... بله
مسافر: عزیزم این نویسنده ای که داری نوشته هاش رو می خونی آدم درستی نیست. 
من: چرا؟؟
مسافر: نیست دیگه. تو دین تحریف ایجاد کرده.
من: معذرت می خوام, اما شرط می بندم شما حتی نمی شناسیدش یه کتاب هم ازش نخوندید. و اینکه ایشون نویسنده ی محبوب منه :) 
مسافر: معلومه که نخوندم و نمی خونم. من هیچ علاقه ای ندارم مغزم شستشو داده بشه.
من:  :| :| :|


3. محل کار


آقای فلان: ببخشید شما برای نماز نمیرید؟
من: میرم.. الان می خوام کمی استراحت کنم
آقای فلان: نماز رو باید اول وقت خوند.. اگر وقتش بگذره...
من : ممنون از توجهتون, آمادگیش رو پیدا کردم می رم
آقای فلان: دیروز هم همین رو گفتید اما تا آخر روز نرفتید
من : خیلی معذرت می خوام جناب, من باید کارای شخصیم رو جلوی چشم شما انجام بدم؟؟ باید از شما اجازه بگیرم؟
 آقای فلان: آخ حق با شماس. شاید اصلا عذر خاصی داشته باشید. راستی اون آقایی که چند لحظه پیش اینجا بود چی می گفت؟
من: ببخشید شما حقوق می گیرید که شخص من رو چک کنید؟ 
آقای فلان: نه من فقط نمی خوام همکارم ثواب نماز اول وقت رو از دست بده و به گناه نیوفته.
من : بله متوجهم  :|:|:|:|:|:|: |:|


4. میهمانی

خانم فامیل: عزیزم درست بلاخره تموم شد؟

من: تقریبا...
خانم فامیل: از مشتری چه خبر؟ 
من: مشتری؟؟؟
خانوم فامیل: آره دیگه, خواستگار 
من: اوم.. فعلا تصمیم برای ازدواج ندارم :)
خانوم فامیل: تو جوونی هنوز حالیت نیست. باید موقعیتای خوب رو دو دستی چسبید. درس به چه دردت می خوره.
من:  :)
خانم فامیل: ببین من یه برادر شوهر دارم که......


5. تلگرام

دوست: سلام دوستم چطوری؟

من: سلام عزیزم :)
دوست: میگم... چرا تو تا الان بیداری؟ دیشبم این موقع چک کردم آن بودی
من: دارم کار انجام می دم :) 
دوست: اوووو چه کاری شیطون؟؟ خبریه؟
من : خیر :) فردا باید آنالیز پروژه تحویل بدم دارم کاراش رو انجام می دم. کارا زیاد بود فراموش کردم برنامه رو ببندم
دوست: اوه منم باور کردم. باوشه باهم تنهاتون می ذارم خوش باشید :)))
من : :|:| :|



ببینید دوستان... عزیزان...
بیایید سرمان به کار خودمان باشد. 
بیایید دماغمان را در زندگی دیگران فرو نکنیم.
اگر زندگیمان بدون هیجان است, سعی کنیم با تغییر در چیزهایی که مربوط به "خودمان" است هیجان مثبت ایجاد کنیم.
این چیزها ربطی به مذهب ندارد. ربطی به نظام و سیاست ندارد. فقط به شعور و فرهنگ آدم ها برمی گردد.
بیایید به حریم دیگران تجاوز نکنیم. در چیزی که به ما مربوط نیست دخالت نکنیم. کاری نکنیم که دیگران بیشعور و بی فرهنگ تصورمان کنند.
با تشکر
  • آنای خیابان وانیلا

نظرات (۴۳)

  • مترسک ‌‌
  • به یه ایرانیه گفتن سرت به کار خودت باشه... مُرد :|
    پاسخ:
    :)))) دقیقا :|
    ببین دوست عزیز، در اینجور مواقع یک شاتگان لازمه...
    حالا فوقش یک جفت کتونی‌.
    اصلا با کفتمان حل نمیشه
    پاسخ:
    من واقعا درک نمی کنم این رفتارا رو. خیلی سخته یه نفر سرشو بندازه پایین کاری ک بهش مربوطه رو انجام بده؟؟ :-/
    آخ آخ آخ دست گذاشتید رو دلمونااااا ینی شورشو درآوردن >:(
    پاسخ:
    خییلی :|
  • هولدن کالفیلد
  • وای وای، مورد دوم رو :| یعنی یارو نخونده ها، ولی میدونه :|
    ببچقید نویسنده مورد علاقه ات کیه؟ :دی
    تو هم توی مترو مثل من کتاب میخونی؟ :دی
    مورد سوم وای وای وای وای :| کار اداری که هیچ، توی مهمونی ها، توی جمع های خانوادگی! همه جا کلا! :|
    بعد یارو اینقدر بی شعوره، رو به حساب کتاب احتمالات هم میاره :|
    پاسخ:
    آخ دیدی؟ :| روانی می کنن آدمو :|
    کی می ری دانشگا؟ کی شوعر می کنی؟ کی بچه دار می شی؟ کی نوه دار میشی؟ کی میمیری؟ :| :| :| 

    راجب نویسنده ی مورد علاقه م ارجاعت می دم به جوابی که به کامنتت تو این پسته دادم :دی
    http://farfalla.blog.ir/post/147
  • مبارز مجازی
  • یه جایی نوشته بود که اگه این کتاب بیشعوری مد نمیشد خیلی ها متوجه اخلاقای بیشعوریشون نمیشدن؟(البته اگه کتابخون باشن) :|
    یاد اون جمله و اون کتاب افتادم(که هنوز همه اشو نخوندم)

    در مورد زندگی شخصی و اینها که حق باشماست.
    فقط گاهی مرز زندگی شخصی و اجتماعی قاطی میشه، نه شخص مورد قضاوت قرار گیرنده اون مرز رو میتونه برای اعمالش درست تشخیص بده و نه اون فرد قضاوت کننده و سرک کشنده...
    در نتیجه در هر حالتی سرک کشیدن حق طبیعی به نظر میاد یا هر عملی هرچند اجتماعی، شخصی قلمداد میشه(البته این مورد رو در مثالهای شما ندیدم :دی )
    (اینم هست که هنوز در خیلی از مسائل این ابهام وجود داره که آیا این ور مرزه یا اونورش)
    پاسخ:
    الان ینی متوجه ن و رفتارشون اینه؟ :-/
    حریم؟ خصوصى؟ مگه داریم؟!
    پاسخ:
    چی بگم...
    یعنی اون خانوم اون پایین داری چیکار میکنی آخرش بود:|
    حالا بعضی هام هستن فقط به خود آدم کار ندارن تا به فک و فامیلای آدمم کار دارن.من یه دوست دوران دبیرستان دارم سالی یه بار تولدی چیزی بشه میبینمش باور کن اولین سوالش همیشه از من اینه: خواهرت باردار نیست؟! :|
    بعد که میگی نه میگه چندساله ازدواج کردن؟ 
    :|||||
    پاسخ:
    :| :| خدای من

    میگم دیگه, کلا سوال پیش میاد ملت براشون :|
    وای بر این مردمی که خودشون سر تا به پا عیب و ایراد هستن ولی کلاه خودشون رو واسه مردم قاضی میکنن.
    پاسخ:
    سوالاشونم دقیقا در راستای همینه که بعدن حرف داشته باشن بگن. وااای فلانی سی سالشه هنوز شوعر نکرده. واای فلانی چل سالشه هنوز بچه نداره. واای..
    من دقیقا و عمیقا اینجور موقه ها جواب میدم 'به شما مربوط نیست' !
    البته تعداد دوستام کم هست ، ولی با شعورن - هریکیشون به یه لشگر فضول می ارزن
    +یکمی هم تهمت میزن که اخلاقم سگیه - ولی از حسادتشونه :-)
    پاسخ:
    آخه اگر دوست باشه باز یه جورایی می شه از سر بازش کرد.
    اما وقتی یکی از سن بالاهای فامیل, یا مثلا رئیس آدم میاد همچین چیزایی می گه آدم نمی تونه راحت جوابشو بده
  • فانتالیزا هویجوریان
  • :))))))))))))))

    میرم که با هم تنها باشید!!!

    خدایااااا:))))))))))))
    پاسخ:
    خیییلی خوبن ملت :| :| :|
  • مـــیـــمـــ ☺☺
  • من تو شوک ِ راننده ی ون ام:|||
    پاسخ:
    راننده نبود که, کنار راننده بود :دی
    مرتیکه فضول :|
  • نفس نقره ای
  • من بهت توصیه میکنم اگه هنوز به وبلاگت نرسیده این چیزا یکم بندری برقصی :|| دو روز دیگه میان یه ایرادم از اینجا میگیرن :\
    پاسخ:
    فک کن :| :| :|
  • مبارز مجازی
  • راستی، خواستم بگم اگر در کامنت قبلیم حرفی از قضاوت زدم، منظورم این نبود که ما باید یا میتونیم در مورد مردم و رفتارهاشون(درست یا غلط) قضاوت کنیم، بلکه بیشتر منظورم تشخیص و سنجش و شناسایی نوع رفتار(شخصی یا اجتماعی) بود.
    پاسخ:
    راستش با عرض معذرت من یکم از حرفای کامنت قبلتون رو متوجه نشدم :-/
  • شیمیست خط خطی
  • الان یعنی اینا تجربه های شخصیت بود؟!! اعصاب پولادین داری پس! :)
    پاسخ:
    بلی :-/
    چی بگم والا :|
  • مهرداد ارسنجانی
  • جمهوری ما اسلامی ـه ، ملت ـمون سوسیالیستی عمل میکنند !!!
    پاسخ:
    ملت ما معمولا هرجوری دلشون می خواد عمل می کنن و روش اسامی ای که باب میل بقیه س می ذارن
    اینجور که موردی و مصداقی بررسی کردین احساس گناه کردم
    اعتراف میکنم که در موارد زیادی حریم رو رعایت نکردم :(

    پاسخ:
    همه ی ما ها یه جاهایی شاید از حریم بقیه رد شدیم... چون هرکسی حریم مربوط به خودشو داره.
    اما یه سری چیزا واقعا بدیهی ه, هرکسی رو ممکنه ناراحت کنه...
  • مبارز مجازی
  • کدوم قسمت از کامنت قبلیم واضح نبود بهش اشاره کنید... تقصیر از منه پیچیده نگاه میکنم به همه چی :)

    درکل منظورم این بود که سوای حرفها و مثالهای شما، گاهی این ما هستیم که بین رفتارهای شخصی و اجتماعی خودمون دچار اشتباه میشیم و انتظار داریم رفتار اجتماعیمون، شخصی حساب بشه(بازم میگما این در مورد مثالهای شما نیست)...

    و اینکه این مشکل در طرف مقابل هم وجود داره. یعنی کسانیکه رفتار مارو مشاهده میکنند، اونهاهم در تشخیص اجتماعی یا شخصی بودن رفتار ما دچار اشتباه میشن. در نتیجه ممکنه به مسائل شخصیه ما نگاه اجتماعی داشته باشن و عکس العمل نشون بدن...(هرچند گاهی حتی در مورد مسائل واقعا شخصی هم دخالت میکنن که این دیگه واقعا اعصاب خوردکنه و مثالهای شما از این موارده :دی )

    و نکته آخر اینکه، یه مشکل دیگه هم وجود داره. اونم اینه که مرز بین رفتارهای اجتماعی و شخصی در بعضی موارد واضح و مشخص نیست و دارای ابهامه. یعنی یکی میگه این رفتار من شخصیه و به خودم مربوطه، یکی هم میگه نه این رفتار شما اجتماعیه و به جامعه مربوط و در جامعه موثره پس شخصی نیست(یا فقط شخصی نیست).
    پاسخ:
    ببینید, هرکسی برای خودش حریم خاصی داره و مسلما ما نمی تونیم حریم همه ی آدمای دنیا رو رعایت کنیم.
    اما یه سری چیزا هست, یه سری سوالا هست که همه ی آدما رو ناراحت می کنه.
    مثل اینکه مرتبا ازش بپرسن کی ازدواج می کنه. کی بچه دار میشه. حقوقش چقدره. چرا ماشین نمی خره و....

    مخصوصا وقتی از طرف کسی پرسیده بشن که نزدیکی خاصی م با آدم نداره. خیلی خیلی آزار دهنده س.
    و جالبه با اینکه همه ی آدما اینو می دونن اما اصرار زیادی تو انجامش دارن..
    خدا رو شکر کسی جرأت نداره با من همچین رفتارایی انجام بده، یعنی معمولا بلدم چطوری جواب بدم که دیگه همچین سوالاتی نپرسه. خخخخ   البته قابل آموزش نیس خخخخ 
    پاسخ:
    البته همونطور که به دوستمونم گفتم باید احترام بعضیا رو هرجور که شده نگه داشت وگرنه خیلی بد می شه.


    خخخ؟؟؟ :-/
  • مبارز مجازی
  • درمورد اون جمله مربوط به کتاب بیشعوری و متوجه شدن اخلاقای بیشعوری هم منظورم این بود که شاید این کتاب باعث بشه بعضی ها متوجه اخلاق بدشون بشن...
    که فکر نمیکنم افراد توی مثالهای شما با این کتاب آشنا باشن... :)
    پاسخ:
    والا هر کیو این روزا می بینیم ادعا می کنه چندین بااار! کتاب رو تا ته خونده و همچنان همون رفتارا رو داره :|
    :|
    مایه تاسفه :| خیلی از این جور آدما بدم میاد :/

    پاسخ:
    ما هم نیز :| باید تلاش کنیم یه وقت خودمون با یه حرکت نابجا کسی رو معذب نکنیم.
  • هولدن کالفیلد
  • ای وای یادم افتاد، کویلیو آخههههههههه؟ :|
    این مرد توی دین تحریف وارد کرده :|
    :))
    پاسخ:
    هولدن با چوووق میام سراغتا :|
  • لیدا خانوم
  • ملت همیشه عادت دارن  اشتباهی قضاوت کنن .
    چرا نمی دونم !!!
    حق داری منم گاهی به خاطر این قضاوت های نابجاشون ناراحت می شم
    پاسخ:
    حالا قضاوت هیچی, دخالتاشونو نمی دونم کجای دلم بذارم
    اینا واقعی بود؟ مخصوصا اون محل کار؟ 
    اگه آره که چه اعصابی داری! 
    چقد فضولن ملت! 
    راستی من رفتم چک کردم آدرس پستی رو که داده بودید که توش گفته بودید کوئیلو نویسنده مورد علاقه تونه. خواستم ببینم به گفته اون دوستمون تو مترو، دقیقا کجای دین تحریف ایجاد کرده؟ 
    اصلا تو دین کی تحریف ایجاد کرده؟ 
    من هم دو تا کتابش رو خوندم و دوست داشتم نوشته هاش رو. والبته برنامه دارم بقیه اش رو هم بخونم.
    پاسخ:
    بعضیا می گن تو نوشته هاش یه عرفان کاذب رو گنجونده
    که به نظر من خیلی م سندیت نداره و فقط حرف ه.
    بهرحال ایشون یکی از کساییه که کتاباش واااااااااااقعا روم تاثیر گذاشته و باعث شده حداقل از نظر خودم آدم بهتری باشم. مخصوصا کتاب سفر به دشت ستارگان.
    کوه پنجم و کیمیاگر هم دوست داشتم.

    و اینکه ببین چقددددر طرف بی اطلاع بود که فرق عرفان کاذب و تحریف دین!!! رو هم نمی دونس :| :| 
    من خوشبختانه در طول روز با هیچکس دیالوگ برقرار نمی کنم که بخواد فضولیمو کنه یا نکنه...ولی فکر می کنم در صورت مواجهه با این چیزایی که باهاشون مواجه شدی یه بلایی سرم بیاد:|
    پاسخ:
    والا "منم" حرف زیادی نمی زنم اما تا دلت بخواد حرف می شنوم :| :| :|
    واقعا همکارتون پرسید که عذر خاصی دارید؟؟
    بعضیا چه طور به خودشون جرات میدن همچین سوال شخصی بپرسن
    پاسخ:
    منکه در برخورد با این آقا کلا میزنم به فاز بیخیالی بسکه رفتاراش و حرفاش خالی از هرگونه شعوره. اینکه آدم مدرک دکترا داشته باشه باعث ایجاد شعور نمی شه گاهی اوقات. متاسفانه.

    واقعا خیلی حرکت زشتی بود. یه آقا هیچوقت, تحت هییییچ شرایطی نباید همچین حرفی بزنه حتی اگر خودش به چشم چیزی دیده باشه و بدونه.
    و اتفاقی که میوفته اینه که اون خانوم از خجالت آب می شه و تا آخر عمرش از روبرو شدن با اون آقا شرمش می گیره
  • اسی بولیده
  • واقعا که

    خدا صبر بده...

    پاسخ:
    :-/
    اون آقای کارمند باید شرمنده بشه تو چرا شرمت میگیره؟ نقطه ضعف نده دستشون بابا...معمولی برخورد کن!:/
    پاسخ:
    ببین یه چیز کاملا عادیه.
    بنظر من داشتن این راز حق طبیعی هر دختریه و هیچ مردی نباید به خودش همچین اجازه ای بده
    شنیدی می گن نیوتون و لایبنیز با هم دیگه انتگرال رو تو یه زمان ولی تو دو تا کشور مختلف کشف کردن ( نیوتون انگلیس - لایبنیز آلمان) خب الان تکلیف پستی که من دیشب تا نصفه در همین مورد نوشتم ولی تنبلیم اومد تمومش کنم ولی تو الان تمومش کردی چیه؟؟؟؟؟
    الان من اونو بزارم همه می گن از اینجا کپی کردی.
    نیوتون لعنتی :))))))))))
    پاسخ:
    بیخیال بابا راحت باش :))

    نیوتون خودتی من ترجیح می دم پاسکال باشم :)))
    من به احترام این عزیزان میخوام یک دقیقه سکوت کنم!!!

    من بودم میزدم یه بلایی سرشون می آوردم :))))
    خیلی صبوری
    پاسخ:
    این چیزا تو زندگی هممون هست. 
    حدقل روزی با یکیش برخورد داریم
    ولی خب شاید چون من همشو یجا نوشتم به نظر خیلی وحشتناک میاد.
  • ثمین سعیدی نیا
  • بعضاً ملتی هستیم که به این ها .. هار هار میخندیم بجای تاسف!

    +عادتشان یا عادتمان ست دیگر..اگر میشد جای هم زندگی هم میکردیم ..تصمیم و دخالت که فبها
    پاسخ:
    دیگه کار از تاسف می گذره گاهی .
    واقعا باید بهش خنده زد تا غم برود از یادش!
    میرم که باهاش تنها باشی :)))))) دوست ِ عزیز !!!
    وای خدا !! :))))))

    ببین ما کلا کارمون شده سرک کشیدن تو کار ملت
    اقا بخدا میشه سرک نکشید و حرف هم زد 


    اون مرده رو ....من بودم ........میکشتم ! :|
    پاسخ:
    دوستان کلا سرخوشن :|

    نمی شه دیگه نگین جان. نمی شه. پس از کجا حرف بیاریم موقع غیبت :|
    :))))) خدا صبر بده

    البته از این "خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است" ها. یه بار زمان بلاگفا نویسی یه متن راجع به همین حریم شخصی نوشتم، بعد یکی از دوستان اومد گفت:"اوه اوه چی شده؟ کی به حریم شخصیت احترام نذاشته؟ رابطه ای داشتی کسی توش دخالت کرده باشه؟" منم پوکر فیس تحویلش دادم که :"خودت همین الان یه نمونه ش!" مساله اینه که خیلیا اصن این جور سوالا رو تجاوز به حریم شخصی نمی دونن. یعنی اگه بهشون بگی، مث همون همکار گرامی ادعا می کنه که فقط در راه رضای خدا داره امر به معروف می کنه و یک اپسیلون دلیلش این نیست که فضولیش عود کرده. یا اون مسافر متروهه دوست داره فرهنگ سازی کنه! :دی

    درد بدتر از اینا اینه که من از ترس اینکه توی کار کسی فضولی نکنم، هیچ وقت پیگیر ماجراهای زندگی بقیه نمی شم، و همین تفسیر شده به "بی اهمیتی" به دوستان :| حالا پیدا کنید پرتقال فروش را
    پاسخ:
    کلا مردم ما تو امر به معروف و فرهنگ سازی علاقه ی خیلی ویژه ای نشون می دن.
    بدون اینکه شرایطش رو بدونن و بلد باشن :|

    +دقیییییییییییییقا :| :|
    با حریم خصوصی کاملاً موافقما..
    ولی با انزوا کاملاً مخالفما...
    ماها اِسممون آدمه؛ که حواسمون به آدمای دور و برمون باشه.. :)
    اگه خودم... بقیه چرا موجودَن پس؟ :)

    # این چیزی که گفتم، اصن ربطی به این تجاوز بارز به حریم خصوصی که در بالا ذکر شد، نداشت! :D توو دلم مونده بود! :D
    پاسخ:
    دیگه باید حواسمون باشه حریم خصوصیمون خیلی گسترده نباشه که جای آدما رو بگیره
    اگه در زندگی دیگران دخالت نکنیم ، پس کی حواسش به زندگی ما باشه؟!!!

    +یه جور سرگرمی شده سرک کشیدن/ سرگرمیِ زشت...
    پاسخ:
    شما چه حواست باشه چه نباشه اونا کار خودشونو می کنن :-/
  • مهندس دیوانه
  • شرکت ارتباطی ایرانسل و حومه هم هر روز با پیامک‌هاش بهم تجاوز می‌کنه!
    پاسخ:
    بی خیال دیگه :)))
    شما چقدر حساسید
    اینا دیونه کننده هستند مخصوصن اگر آدم تنها و خلق و خوی گوشه گیری داشته باشی که تمام!...
    من دیونه می شم .
    طرف مقابلم رو تحویل نمی گیرم و بهش حالی میکنم که مزاحمم نشه. اینطوری میشه که بهش بر میخوره و منو ترک میکنه
    بهترین کار!!
    پاسخ:
    ببین بی محلی همیشه بهترین راه نیست. ممکنه در مورد آدمای غریبه یا همکلاسی یا هم سنوسال و اینا جواب بده,
    اما تصور کن یکی از اقوامت اینطوری باشه... یا اقوام همسرت. یا رئیست. یا هر آدم دیگه ای که به هر نحوی باهاش ارتباط نردیک داری و "باید" رفتارت باهاش رو مدیریت کنی, و نه تنها نمی تونی نادیده ش بگیری و بهش توجه نکنی, بلکه اصلا نباید این کارو کنی. چون ممکنه خدای نکرده اتفاق بدی بیوفته تو زندگیت.

    باید یاد بگیری که باهاشون دیل کنی....
    اینکه چجوری, هر آدمی باید خودش کشف کنه راهشو...

    خود من هنوز نمی تونم جلوی عصبانیت م رو بگیرم بعضی جاها, و گاهی خیلی به ضررم تموم میشه...
  • خارج ازچارچوب
  • نه واقعا شما برا چی نرفتی نماز اول وقت؟می‌شه تو یه پست جداگانه علتش رو توضیح بدید؟یرای چی کتابای منحرف می‌خونید؟تا دیر وقتم که تو تلگرام آنید!
    نمی‌خواد توضیح بدید اصلا خودمون همه چیز رو درباره شما فهمیدیم!
    پاسخ:
    هق! منو شطرنجی کنید آبروم رفت :(((
    چ افتضاح !
    من بودم جوابشونو نمیدادم
    حالا اون خانوم فامیل یا همکارم باید دست به سر کرد که الان نشدن 
    دیگه ایده ای ندارم فعلا ...
    +در واقع در چنین مواقعی ادم میتونه بفهمه ک چقدر این کارا بده ...
    پاسخ:
    همونطور ک به دوستان هم گفتم گاهی اوقات نمی شه دیگرانو دست به سر کرد :)
  • مدیر جوان
  • اوه....فضولی دیده بودم ولی نه تا این حد
    چه گیری داده به نماز :|  :|  :|

    پاسخ:
    ایشون کلا وظیفه ی خودش می دونه منو کنترل کنه.
    معمولا آدمای با فرهنگ وقتی از کسی خوششون میاد با رعایت احترام قدم جلو می ذارن و به طرف می گن.

    اون بی فرهنگاشم قبل از اینکه طرفو در جریان بذارن جزو اموال شخصیشون تصورش می کنن و هر دقه چک ش می کنن
    عزیزم توی تلگرام چیکار میکردی؟!
    راستی امروز ساعت چند نمازت رو خوندی؟
    شنیدم میخوای شوهر کنی؛درسته؟

    گفتم تو که اینهمه دماغ تو زندگیت هست دماغ منم روش :دی

    خدا وکیلی خیلی ملت پررو و فضولن..منم که یادته چندوقت پیش صدام درومده بود :|
    پاسخ:
    تصمیم دارم ازین ببعد همیشه یه قوطی کبریت همراهم باشه هرکسی دماغشو آورد جلو یه کبریت روشن کنم زیرش :)))

    +بلی :| یادمه
  • مm نصراصفهانی
  • سلام
    پاسخ:
    سلام :)
  • محمد حسن
  • من هم مخالف شکستن حریم خصوصی مردمم امّا،
    این همه فضولی که اینجا هست و اونجا (اونور آب) نیست ، اینکه تو ایران هنوز تو برای مردم مهمی و اونطرف برای هیشکی نیستی ، اینکه هنوز ما حاضریم به غریبه ها کمک های خاصی بکنیم، همشون ماله یه روحیه است؛ روحیه ی دوست داشتنی ایرانی که قدیم ندیم ها (آثار جمالزاده مخصوصا قلتشن دیوان رو بخونید) خیلی جلوه و جلال بیشتری داشت و الآنه به مدد ِ غرب ِ نفرت انگیز (دوستشون ندارم! چه کنم؟) تبدیل شده به ملقمه ای بی سر و ته که این حریم خصوصی شما ازش میزنه بیرون.

    شکستن حریم خصوصی خیلی وقتها از فضولی نیست ، از مهم بودنته برای مردم ، اما مردمی که یادشون رفته این اهیمت تو رو چجوری ابرازش کنن، در نتیجه گند میزنن.
    پاسخ:
    ببینید, آدم باید حد خودش رو حفظ کنه.
    نه طوری که آدم با خانواده  دوستانش سرد رفتار کنه و بگه نمیخوام تو کارشون فضولی کنم, نه طوری ک دیگه به مردم توی خیابون هم گیر بده!

    همیشه تعادل تو هر چیزی بهترین گزینه س
    عجب....!
    من به یکی از این موارد برخورد کنم با کله...!
    :))))
    اون مرده خیلی بی ادب بود. چنین آدمایی رو باید ترکوند!
    :))))
    پاسخ:
    دیگه..
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">